شمارهٔ ۳۱۵
قدم از بار محنت برنخیزد
محبّت هم ازین کمتر نخیزد
به دل تخم هوش کشتم نشد سبز
بلی دانه ز خاکستر نخیزد
ز دامنگیری خاکش در آن کو
چو سایه هر که افتد برنخیزد
شبی بر بستر حسرت نیفتم
که سیلابم ز چشم تر نخیزد
چنان افتادهام فیّاض از پای
که آه از دل به نشتر برنخیزد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قدم از بار محنت برنخیزد
محبّت هم ازین کمتر نخیزد
هوش مصنوعی: از زیر بار مشکلات و دردها بر نمیخیزد، و محبت نیز از این کمتر بر نمیخیزد.
به دل تخم هوش کشتم نشد سبز
بلی دانه ز خاکستر نخیزد
هوش مصنوعی: در دل خود تقلا کردم که دانایی را پرورش دهم، اما نشد که به بار بنشیند. هیچگاه از خاکستر دانهای سبز نمیشود.
ز دامنگیری خاکش در آن کو
چو سایه هر که افتد برنخیزد
هوش مصنوعی: در اینجا به این موضوع اشاره میشود که وقتی کسی در مشکلات یا چالشهای زندگی غرق میشود، همانند کسی که در خاک گرفتار شده، دیگر نمیتواند بلند شود و از آن وضعیت خارج گردد. این به نوعی نشاندهنده دشواری در رها شدن از مسائل و سختیهاست.
شبی بر بستر حسرت نیفتم
که سیلابم ز چشم تر نخیزد
هوش مصنوعی: من هرگز بر بستر حسرت نمیخوابم، چون اشکهایم بیاختیار از چشمانم جاری میشوند.
چنان افتادهام فیّاض از پای
که آه از دل به نشتر برنخیزد
هوش مصنوعی: من به حدی دچار مشکل شدهام که حتی دردی که در دلم حس میکنم، نمیتواند به زبان بیاید و بیان شود.