شمارهٔ ۳۰۹
فریب جنّتم در عشق کی مغرور میسازد
کجا بیطاقتی با وعدههای دور میسازد
چسان حسرتکش کویش به جنّت میشود راضی!
هماغوش خیال او کجا با حور میسازد!
هر آتش کی تواند دودم از هستی برآوردن!
شب تاریکِ موسی را چراغ طور میسازد
گر اقبال بلند سایة زلف بتان نبود
که روز روشن ما را شب دیجور میسازد؟
چنان اندیشة شهد لبش گیرد در آغوشم
که بر من خوابگه را خانة زنبور میسازد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فریب جنّتم در عشق کی مغرور میسازد
کجا بیطاقتی با وعدههای دور میسازد
هوش مصنوعی: آیا زیبایی و فریب عشق تو مرا به اشتباه میاندازد؟ چگونه میتوانم با وعدههای دور و دراز تحمل کنم و صبر داشته باشم؟
چسان حسرتکش کویش به جنّت میشود راضی!
هماغوش خیال او کجا با حور میسازد!
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است که کسی به خاطر دوری از محبوبش راضی باشد، در حالی که خیال او و زیباییهایش هیچگاه با حورهای بهشت قابل مقایسه نیست؟
هر آتش کی تواند دودم از هستی برآوردن!
شب تاریکِ موسی را چراغ طور میسازد
هوش مصنوعی: هیچ آتشی نمیتواند مرا از وجودم جدا کند! شب تاریک موسی را روشنایی کوه طور میدهد.
گر اقبال بلند سایة زلف بتان نبود
که روز روشن ما را شب دیجور میسازد؟
هوش مصنوعی: اگر خوششانسی و شانس خوب، سایهی موهای زیبارویان وجود نداشت، روز روشن ما را به شبی تاریک و عذابآور تبدیل میکرد.
چنان اندیشة شهد لبش گیرد در آغوشم
که بر من خوابگه را خانة زنبور میسازد
هوش مصنوعی: اگر فکر عسل لبانش در آغوشم بیفتد، به گونهای که من در خوابگاه تبدیل به خانهای برای زنبورها شوم.