گنجور

شمارهٔ ۳۰۲

عجب ار درین بهاران گل و لاله بار گیرد
که ز گرد خاطر من نفس بهار گیرد
لب سر به مُهر من شد سبب گشاد عالم
که اگر نفس گشایم دل روزگار گیرد
به میان بحرم اما همه تن چو موج لرزم
که مباد در میانم هوس کنار گیرد
ضرور شد تپیدن دل بیقرار ما را
که گر از تپش بیفتد به کجا قرار گیرد
به سمند جلوه نازان به صف شکیب تازان
سر ره که می‌تواند که برین سوار گیرد!
چو زلفت ره ساز نیرنگ گیرد
صبا از ملاقات او رنگ گیرد
بلا را خم طرّه‌ات دست بندد
اجل را نگاه تو در چنگ گیرد
منِ شیشه دل با غمت چون بر آیم!
ز سختی دلت نکته بر سنگ گیرد
به دل مگذران بد که تا بد نگردی
که آیینه از عکس خود زنگ گیرد
قیامت بود آنکه فیّاض بیدل
ترا در بغل گیرد و تنگ گیرد

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عجب ار درین بهاران گل و لاله بار گیرد
که ز گرد خاطر من نفس بهار گیرد
هوش مصنوعی: عجب نیست اگر در این بهار، گل و لاله شکوفا شوند، چرا که خاطره‌های من نیز با روح بهار تازه می‌شوند.
لب سر به مُهر من شد سبب گشاد عالم
که اگر نفس گشایم دل روزگار گیرد
هوش مصنوعی: دهان من که با مهر بسته شده، موجب رونق جهان شد، چون اگر گشوده شود، دل روزگار دچار تغییر و تحولی می‌شود.
به میان بحرم اما همه تن چو موج لرزم
که مباد در میانم هوس کنار گیرد
هوش مصنوعی: به دریا آمده‌ام اما تمام وجودم مانند موج می‌لرزد تا مبادا در این میان، خواسته‌ای در ذهنم به وجود آید که بخواهم به ساحل بروم.
ضرور شد تپیدن دل بیقرار ما را
که گر از تپش بیفتد به کجا قرار گیرد
هوش مصنوعی: دل بی‌قرار ما ناچار به تپیدن است، چون اگر از تپش بیفتد، نمی‌دانیم به کجا باید آرام گیرد.
به سمند جلوه نازان به صف شکیب تازان
سر ره که می‌تواند که برین سوار گیرد!
هوش مصنوعی: به اسب زیبایی که با ناز و خودنمایی پیش می‌رود، مانند افرادی که با صبر و استقامت در صف ایستاده‌اند، اشاره می‌کند و از این که کسی بتواند بر این اسب سوار شود، پرسش می‌کند.
چو زلفت ره ساز نیرنگ گیرد
صبا از ملاقات او رنگ گیرد
هوش مصنوعی: وقتی که وزش نسیم از موی تو عبور کند، رنگ و زیبایی از دیدار تو می‌گیرد.
بلا را خم طرّه‌ات دست بندد
اجل را نگاه تو در چنگ گیرد
هوش مصنوعی: بلای دنیا به خاطر زیبایی موهای تو محدود می‌شود و مرگ نیز به دلیل نگاه تو در چنگال می‌افتد.
منِ شیشه دل با غمت چون بر آیم!
ز سختی دلت نکته بر سنگ گیرد
هوش مصنوعی: دل من همچون شیشه‌ای ظریف و شکننده است و با غم تو چگونه می‌توانم مواجه شوم؟ از شدت سختی و سخت‌دلی‌ات، سخنانم بر سنگ می‌نشیند و اثر نمی‌گذارد.
به دل مگذران بد که تا بد نگردی
که آیینه از عکس خود زنگ گیرد
هوش مصنوعی: دل خود را به بدی‌ها راه نده، زیرا اگر در آن غرق شوی، مانند آیینه‌ای می‌مانی که با زنگار بر اثر عکس‌های ناخوشایند، کدر و تار می‌شود.
قیامت بود آنکه فیّاض بیدل
ترا در بغل گیرد و تنگ گیرد
هوش مصنوعی: روز قیامت آن زمان است که کسی که دلی مهربان و سخاوتمند دارد، تو را در آغوش می‌کشد و به شدت در آغوش می‌فشارد.