گنجور

شمارهٔ ۳۰

کجا شد آن نمک‌پاشی به زخم از همزبانی‌ها
نهان در هر نگه صد لطف و ظاهر سرگرانی‌ها
کنون گر صد ادا از غیر می‌بینی نمی‌فهمی
چه شد آن خرده‌بینی‌های ناز و نکته‌دانی‌ها
به جادویی خراج بابل از هاروت می‌گیرم
ولیکن درنمی‌گیرد درو جادو زبانی‌ها
اگر کوتاه شد دست من از دامان فتراکش
ولی دارم از آن ترک شکارافکن نشانی‌ها
عصای آه گاهی دستگیری می‌کند فیّاض
وگرنه برنمی‌خیزم ز جا از ناتوانی‌ها

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کجا شد آن نمک‌پاشی به زخم از همزبانی‌ها
نهان در هر نگه صد لطف و ظاهر سرگرانی‌ها
هوش مصنوعی: کجا رفت آن محبت و دوستی که با یکدیگر داشتیم، که در هر نگاه از همدیگر، نشانه‌ای از لطف و صفا احساس می‌شد و در ظاهر، شادابی و سرگرمی جلوه‌گر بود؟
کنون گر صد ادا از غیر می‌بینی نمی‌فهمی
چه شد آن خرده‌بینی‌های ناز و نکته‌دانی‌ها
هوش مصنوعی: اگر اکنون رفتارهای مختلف و تظاهرهای دیگران را مشاهده می‌کنی، نمی‌فهمی که چه بر سرت آمده و آن زیرکی‌ها و ریزبینی‌ها چگونه ناپدید شده‌اند.
به جادویی خراج بابل از هاروت می‌گیرم
ولیکن درنمی‌گیرد درو جادو زبانی‌ها
هوش مصنوعی: من از هاروت، جادوی خراج بابل را می‌گیرم، اما این جادو بر زبان‌زده‌ها کارایی ندارد و بر آن‌ها تأثیری نمی‌گذارد.
اگر کوتاه شد دست من از دامان فتراکش
ولی دارم از آن ترک شکارافکن نشانی‌ها
هوش مصنوعی: اگرچه نتوانم به او نزدیک شوم و از او بهره‌مند شوم، اما هنوز نشانه‌هایی از او در دل دارم که مرا یاد او می‌اندازد.
عصای آه گاهی دستگیری می‌کند فیّاض
وگرنه برنمی‌خیزم ز جا از ناتوانی‌ها
هوش مصنوعی: گاهی اوقات تنها چیزی که به من کمک می‌کند، آه و ناله‌ام است و اگر این کمک نباشد، از شدت ناتوانی قادر نیستم از جایم بلند شوم.