شمارهٔ ۲۵۱
تا ذوق نوا بر لب من جوش برآورد
هر جا سرخاریست ز گل گوش برآورد
از ذوق بغلگیری آن قامت رعنا
هر مو به تنم چون مژه آغوش برآورد
آن شعله که در طور به موسی بنمودند
آخر سر از آن طرف بناگوش برآورد
بیطاقتی آخر ز دل این راز نهان را
فریادکنان از لب خاموش برآورد
یک دم ننشستم ز تکاپوی تو فیّاض
تا خون دلم از کف پا جوش برآورد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا ذوق نوا بر لب من جوش برآورد
هر جا سرخاریست ز گل گوش برآورد
هوش مصنوعی: هر جا که شادی و لذت موسیقی در من جوانه بزند، نشانهای از زیبایی و لطافت وجود دارد.
از ذوق بغلگیری آن قامت رعنا
هر مو به تنم چون مژه آغوش برآورد
هوش مصنوعی: به خاطر شوق و لذت دیدن آن قامت زیبا، بدنم از سر تا پا مانند مژهها به استقبال او درآمد.
آن شعله که در طور به موسی بنمودند
آخر سر از آن طرف بناگوش برآورد
هوش مصنوعی: آتش روشنی که به موسی نشان داده شد، در نهایت از همان سمت به او برخورد کرد.
بیطاقتی آخر ز دل این راز نهان را
فریادکنان از لب خاموش برآورد
هوش مصنوعی: ناگهان دل از تحمل ناتوان شد و با فریاد، رازی که درونش پنهان بود را از لبهای خاموشش بیرون آورد.
یک دم ننشستم ز تکاپوی تو فیّاض
تا خون دلم از کف پا جوش برآورد
هوش مصنوعی: من هیچگاه از تلاش و کوشش برای تو دست نکشیدم، تا جایی که اشکهای قلبم از پاهایم سرازیر شد.

فیاض لاهیجی