گنجور

شمارهٔ ۲۱۳

یاد او در سینه کردم جامه بوی گل گرفت
دم زدم از زلف او هنگامه بوی گل گرفت
از صریر کلک، صوت عندلیب آید به گوش
بسکه در تحریر نامت خامه بوی گل گرفت
جوش بلبل بر کبوتر جلوة پرواز بست
تا چو برگ گل زنامت نامه بوی گل گرفت
هر گره از طرّة بند قبایت غنچه‌ایست
تا ز همدوشیِّ سروت جامه بوی گل گرفت
شمع بی‌تابانه بر یاد تو می سوزد به بزم
کز بخور دود او هنگامه بوی گل گرفت
خاصگان در آتش بی‌طاقتی‌ها سوختند
از نسیمت تا مشام عامه بوی گل گرفت
دست بر سر بس که بر یاد گل روی تو زد
بر سر فیّاض ما عمّامه بوی گل گرفت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یاد او در سینه کردم جامه بوی گل گرفت
دم زدم از زلف او هنگامه بوی گل گرفت
هوش مصنوعی: به یاد او در دل خود جایی برای عطر گل ایجاد کردم و زمانی که از موهایش صحبت کردم، فضایی مملو از عطر گل ایجاد شد.
از صریر کلک، صوت عندلیب آید به گوش
بسکه در تحریر نامت خامه بوی گل گرفت
هوش مصنوعی: صدای خوش پرنده‌ای از قلم می‌آید، آن‌قدر نامت را به زیبایی نوشته‌ام که خود قلم بوی گل گرفته است.
جوش بلبل بر کبوتر جلوة پرواز بست
تا چو برگ گل زنامت نامه بوی گل گرفت
هوش مصنوعی: صدای بلبل برروی کبوتر تأثیر گذاشت و او را به پرواز درآورد، تا بوی خوش گل را از نامت به یاد آورد.
هر گره از طرّة بند قبایت غنچه‌ایست
تا ز همدوشیِّ سروت جامه بوی گل گرفت
هوش مصنوعی: هر گره از موی تو همچون غنچه‌ای است که در کنار قامت زیبایت، بوی گل را به خود می‌گیرد.
شمع بی‌تابانه بر یاد تو می سوزد به بزم
کز بخور دود او هنگامه بوی گل گرفت
هوش مصنوعی: شمع به شدت احساساتی شده و به یاد تو در حال سوختن است. در مراسمی که در آنجا بوی دود بخور پیچیده، عطر گل هم در فضا پراکنده شده است.
خاصگان در آتش بی‌طاقتی‌ها سوختند
از نسیمت تا مشام عامه بوی گل گرفت
هوش مصنوعی: افرادی که ویژه و خاص بودند به خاطر ناتوانی و بی‌تابی خود در آتش مشکلات سوختند، اما نسیم تو باعث شد که عطر گل در فضا منتشر شود و عموم مردم از آن بهره‌مند شوند.
دست بر سر بس که بر یاد گل روی تو زد
بر سر فیّاض ما عمّامه بوی گل گرفت
هوش مصنوعی: دست بر سر من، به خاطر یاد تو، آن‌قدر زدم که عمامه‌ام بوی گل گرفت.