گنجور

شمارهٔ ۱۹۷

دی به خاطر یاد آن گیسوی مشک‌آسا گذشت
امشب از سودای او طرفه شبی بر ما گذشت
هر سر خاری به مجنون ناز دیگر می‌کند
ناقة لیلی مگر امروز ازین صحرا گذشت؟
اشک بی‌لخت جگر ناید به سوی دامنم
کی تواند ناخدا بی‌کشتی از دریا گذشت
همچو برقی کو به گرداگرد خرمن بگذرد
آتشی افروخت آب تیغ او هر جا گذشت
وصل او فیّاض اگر امروز گردد قسمتم
بی تکلّف می‌توانم از سر فردا گذشت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دی به خاطر یاد آن گیسوی مشک‌آسا گذشت
امشب از سودای او طرفه شبی بر ما گذشت
هوش مصنوعی: دی شب به خاطر یاد آن گیسوی زیبا و مشکی که در خاطرم مانده بود، به همراه افکار و آرزوهای او گذشت و امشب شب جالبی برای ما بود.
هر سر خاری به مجنون ناز دیگر می‌کند
ناقة لیلی مگر امروز ازین صحرا گذشت؟
هوش مصنوعی: هر خار و خسی به عشق مجنون می‌بالد و خود را در برابر او زیبا و نازک می‌داند. آیا امروز شتر لیلی از این بیابان گذشت؟
اشک بی‌لخت جگر ناید به سوی دامنم
کی تواند ناخدا بی‌کشتی از دریا گذشت
هوش مصنوعی: اگر دل آدمی از درد و رنج پرفشاره نشود، چگونه می‌تواند به سوی دامن من بیاید؟ آیا ناخدایی می‌تواند بدون کشتی از دریا عبور کند؟
همچو برقی کو به گرداگرد خرمن بگذرد
آتشی افروخت آب تیغ او هر جا گذشت
هوش مصنوعی: مانند برقی که به دور کوره‌زار می‌چرخد و آتش به پا می‌کند، تیغه او که به هر جا می‌رسد به مانند آبی سوزان، آثار آتش را به همراه دارد.
وصل او فیّاض اگر امروز گردد قسمتم
بی تکلّف می‌توانم از سر فردا گذشت
هوش مصنوعی: اگر امروز به وصال او برسم، می‌توانم بدون هیچ زحمتی از فردا بگذرم.