شمارهٔ ۱۹۶
هر که در کوی تو چندی چو دلم منزل داشت
دایم از زلف سیاهت گرهی در دل داشت
رشکی کشتة شوقم که همان بعد هلاک
چشم حسرت نگران بر اثر قاتل داشت
روزی برق شود سبزة این دشت آخر
هر چه در کوی وفا سبز شد، این حاصل داشت
در میان لجّة غم داشت رهی چون کف دست
کشتی ما خطر آن بود که در ساحل داشت
ناقه هر چند زره از پی مجنون میرفت
دل مجنون همه جا سر به پی محمل داشت
روز ما تیره که رخسار تو از سبزة خط
کرد اظهار غباری که ز ما در دل داشت
رخت بستند حریفان همه زین منزل تن
غیر فیّاض که در کوی تو پا در گل داشت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که در کوی تو چندی چو دلم منزل داشت
دایم از زلف سیاهت گرهی در دل داشت
هوش مصنوعی: هر کسی که در راه تو مدتی به سر برد، همیشه به یاد زلف سیاه تو گرهی در دلش بود.
رشکی کشتة شوقم که همان بعد هلاک
چشم حسرت نگران بر اثر قاتل داشت
هوش مصنوعی: حسرت و عشق من به قدری عمیق است که مانند کشتهای در مسیر عشق به نظر میرسد، و چشمانم که به سرنوشت تلخ خود نگاه میکنند، نشاندهنده درد و رنج ناشی از این عشق هستند.
روزی برق شود سبزة این دشت آخر
هر چه در کوی وفا سبز شد، این حاصل داشت
هوش مصنوعی: روزی در این دشت سبز، همه چیز به یکباره تغییر خواهد کرد. هر چه در کوی وفا به بار نشسته بود، نتیجهای از محبت و وفاداری داشت.
در میان لجّة غم داشت رهی چون کف دست
کشتی ما خطر آن بود که در ساحل داشت
هوش مصنوعی: در دل غم و اندوه، راهی شبیه به دست باز کردیم و کشتیمان در خطر بود چون در ساحل مشکلاتی وجود داشت.
ناقه هر چند زره از پی مجنون میرفت
دل مجنون همه جا سر به پی محمل داشت
هوش مصنوعی: هرچند شتر زرهای بر دوش داشت و در پی مجنون حرکت میکرد، اما دل مجنون همیشه در محلی دیگر و به سوی معشوقش میتپید.
روز ما تیره که رخسار تو از سبزة خط
کرد اظهار غباری که ز ما در دل داشت
هوش مصنوعی: روز ما تاریک است زیرا چهره تو با خط سبز خود، نشاندهنده غباری است که در دل ما وجود دارد.
رخت بستند حریفان همه زین منزل تن
غیر فیّاض که در کوی تو پا در گل داشت
هوش مصنوعی: همه رقیبان و دوستان از این دنیا و این زندگی جدا شدند، مگر کسی که در مسیر عشق تو با مشکلات و موانع روبرو بود.

فیاض لاهیجی