گنجور

شمارهٔ ۱۹۰

بر دل از داغ غم قیاسی نیست
خانة کعبه را پلاسی نیست
تکیه کم کن به عقل در ره عشق
پی این خانه بر اساسی نیست
هر کجا عشق دعوی آغازد
عقل را حجّت و قیاسی نیست
از مه عارض تو تا خورشید
فرق دورست التباسی نیست
روز محشر اگرچه دور بود
از شب دوری تو پاسی نیست
نیست گویند در جهان مزه‌ای
غلط است این،‌مزه‌شناسی نیست
نکند خصم رم زمن فیّاض
دیو را ز آدمی هراسی نیست
خوشم که همچو منت هیچ خاکساری نیست
که خاکسار تو بودن کم اعتباری نیست
گرفتم آنکه به پیش تو ضبط گریه کنم
در اضطراب مرا هیچ اختیاری نیست
به گاه گریه خیالت به دیده مضطربست
بلی در آب روان عکس را قراری نیست
به ناله رخنه اگر در دلی کنی سخت است
به تیشه زخم دل کوه سخت کاری نیست
دوای درد مجو از جهانیان فیّاض
ز دل کسی که برد درد در دیاری نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر دل از داغ غم قیاسی نیست
خانة کعبه را پلاسی نیست
هوش مصنوعی: درد و غم در دل انسان قابل قیاس نیست و هیچ چیزی نمی‌تواند با احساسات عمیق درونی او، مانند محبت و عشق، مقایسه شود.
تکیه کم کن به عقل در ره عشق
پی این خانه بر اساسی نیست
هوش مصنوعی: عشق راهی است که نباید به دستاوردهای عقلانی و منطقی در آن تکیه کرد، زیرا پایه و اساس این مسیر متفاوت و غیرقابل پیش‌بینی است.
هر کجا عشق دعوی آغازد
عقل را حجّت و قیاسی نیست
هوش مصنوعی: هر جا که عشق شروع به صحبت کند، عقل دیگر جایی برای بحث و استدلال ندارد.
از مه عارض تو تا خورشید
فرق دورست التباسی نیست
هوش مصنوعی: چهره تو از ماه زیباتر است و میان آن تا خورشید فاصله زیادی وجود دارد، اما هیچ‌گونه تردیدی در این زیبایی وجود ندارد.
روز محشر اگرچه دور بود
از شب دوری تو پاسی نیست
هوش مصنوعی: روز قیامت هرچند که ممکن است هنوز دور باشد، اما دوری از تو هیچ لحظه‌ای را بی‌پاسخ نمی‌گذارد.
نیست گویند در جهان مزه‌ای
غلط است این،‌مزه‌شناسی نیست
هوش مصنوعی: در جهان هیچ چیزی به نام مزه وجود ندارد. اگر کسی چنین چیزی بگوید، در واقع اشتباه کرده و به درستی طعم‌ها را درک نکرده است.
نکند خصم رم زمن فیّاض
دیو را ز آدمی هراسی نیست
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که دشمن، از جاری شدن خشم دیو بر من در بگذرد و از انسان هراسی نداشته باشد؟
خوشم که همچو منت هیچ خاکساری نیست
که خاکسار تو بودن کم اعتباری نیست
هوش مصنوعی: خوشحالم که هیچ بی‌احترامی در این دنیا وجود ندارد که خدمتگزاری تو را کم‌ارزش کند.
گرفتم آنکه به پیش تو ضبط گریه کنم
در اضطراب مرا هیچ اختیاری نیست
هوش مصنوعی: من کسی را دارم که در حضور تو می‌خواهم برایش گریه کنم و در این وضعیت پر از نگرانی، هیچ کنترلی بر اوضاع ندارم.
به گاه گریه خیالت به دیده مضطربست
بلی در آب روان عکس را قراری نیست
هوش مصنوعی: در هنگام گریه، یاد تو باعث نگرانی چشمانم می‌شود. بله، در آب روان هیچ تصویری نمی‌تواند ثابت بماند.
به ناله رخنه اگر در دلی کنی سخت است
به تیشه زخم دل کوه سخت کاری نیست
هوش مصنوعی: اگر با ناله‌ای عمیق بر دل کسی نفوذ کنی، کار دشواری است؛ اما اگر بخواهی زخم دل را با تیشه ترمیم کنی، این کار به مراتب ساده‌تر از شکستن کوه‌هاست.
دوای درد مجو از جهانیان فیّاض
ز دل کسی که برد درد در دیاری نیست
هوش مصنوعی: اگر به درد خود به دنبال دارو از مردم سخاوتمند باشی، موفق نخواهی بود؛ چراکه کسی که خود دردی را در دل دارد، هیچگاه نمی‌تواند به تو کمک کند.