شمارهٔ ۱۹
مشق شوخی میکند طفلی به قصد جان ما
بادهای در غوره دارد ساقی دوران ما
شوخی حسن ترا نازم که در هجران و وصل
جلوه از هم نگسلد در دیدة حیران ما
گرچه ما خون میخوریم اما ز گردون ایمنیم
عشق ما شد هم بلا و هم بلاگردان ما
در برون آسمان بهتر که جایی خوش کنیم
شورش سیل فنا ره کرد در ایوان ما
ما ز دلگیری چه میکردیم در دیر وجود
گر عدم را ره نمیدادند در بنیان ما؟
عمرها شد تا رگ خواهش گشودیم و هنوز
خون حسرتهای فاسد جوشد از شریان ما
ما قبای هستی خود واژگون پوشیدهایم
ابرهاش مضمون ما و آستر عنوان ما
یوسف کنعان عقلیم و زلیخا نفس شوم
چاه ما دنیا و ابنای زمان اخوان ما
نوبت پرسش نمیافتد به دست هیچکس
در قیامت داور ما گر کند دیوان ما
زین خجالتها که ما را از گناهان حاصل است
زهد زاهد را نیارد در نظر عصیان ما
عهد ما از بیوفاییها نگردد رخنهدار
کرده با ایمان ما همطینتی پیمان ما
وه که ما چشم قبول از عشق داریم و هنوز
پر نکرد از خامسوزی رنگ کفر ایمان ما
غرق نافرمانییم و طرفهتر این کز کرم
میبرد فرمانروای ما همان فرمان ما
هست خط تیرهرو در مصحف روی بتان
در بیان تیرهروزی آیهای در شان ما
ما کجا و طالع صید مراد دل کجا
همسری با آسمان! کی گنجد این در شان ما؟
تا به کی فیّاض بر ما ظلم و بیداد فراق
گو رعیتپروری بهتر کند سلطان ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مشق شوخی میکند طفلی به قصد جان ما
بادهای در غوره دارد ساقی دوران ما
هوش مصنوعی: یک کودک با شوخی و شیطنت به ما میتازد و در دل خود آرزوی آسیب به ما دارد، در حالی که ساقی خوشسخن در حال نوشاندن به ما است.
شوخی حسن ترا نازم که در هجران و وصل
جلوه از هم نگسلد در دیدة حیران ما
هوش مصنوعی: من به شوخی حسن تو میبالم، زیرا که در فاصله و نزدیکی، زیباییات هیچگاه از چشمان حیرتزدهام دور نمیشود.
گرچه ما خون میخوریم اما ز گردون ایمنیم
عشق ما شد هم بلا و هم بلاگردان ما
هوش مصنوعی: اگرچه ما در سختیها و دردها زندگی میکنیم، اما به یاری عشقمان از مشکلات و خطرات در امان هستیم. عشق ما هم سرنوشتساز و هم محافظ ماست.
در برون آسمان بهتر که جایی خوش کنیم
شورش سیل فنا ره کرد در ایوان ما
هوش مصنوعی: در بیرون، آسمان بهتر است که جایی خوش و خرم باشیم، زیرا طوفان فنا و نابودی به درون خانه ما راه یافته است.
ما ز دلگیری چه میکردیم در دیر وجود
گر عدم را ره نمیدادند در بنیان ما؟
هوش مصنوعی: ما از دلزدگی چه میتوانستیم بکنیم در جایی که اگر وجود را نمیپذیرفتیم، عدم هم برای ما راهی نمیگشود.
عمرها شد تا رگ خواهش گشودیم و هنوز
خون حسرتهای فاسد جوشد از شریان ما
هوش مصنوعی: سالها گذشته و ما به خواستههای خود پرداختهایم، اما هنوز حسرتهای ناکامی در وجودمان جریان دارد.
ما قبای هستی خود واژگون پوشیدهایم
ابرهاش مضمون ما و آستر عنوان ما
هوش مصنوعی: ما در زندگیمان به گونهای زندگی میکنیم که ظاهر و باطن ما به هم مربوط است. آنچه نشان میدهیم و آنچه درونمان داریم، در واقع یکدیگر را تکمیل میکنند.
یوسف کنعان عقلیم و زلیخا نفس شوم
چاه ما دنیا و ابنای زمان اخوان ما
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به داستان یوسف و زلیخا است. یوسف نماینده عقل و فضیلت است، در حالی که زلیخا نماد نفس اماره و تمایلات دنیوی است. چاه بهعنوان نمادی از مشکلات و مشکلات جهانی به تصویر کشیده شده است و ابنای زمان نیز به روابط و ارتباطات اجتماعی اشاره دارند. به طور کلی، این شعر به تضاد بین عقل و تمایلات دنیوی و چالشهای زندگی اشاره دارد.
نوبت پرسش نمیافتد به دست هیچکس
در قیامت داور ما گر کند دیوان ما
هوش مصنوعی: در روز قیامت، هیچکس نمیتواند از دیگران سوال کند یا به قضاوت بپردازد. قاضی ما، خدای بزرگ است که کتاب اعمال ما را بررسی خواهد کرد.
زین خجالتها که ما را از گناهان حاصل است
زهد زاهد را نیارد در نظر عصیان ما
هوش مصنوعی: به خاطر خجالتهایی که ما از گناهانمان داریم، زهد و پارسایی زاهد نمیتواند در مقابل نافرمانیهای ما معنایی پیدا کند.
عهد ما از بیوفاییها نگردد رخنهدار
کرده با ایمان ما همطینتی پیمان ما
هوش مصنوعی: ما با یکدیگر عهد کردهایم که وفادار بمانیم و این عهد نباید به خاطر بیوفاییها دچار آسیب و شکست شود. ارتباط و ایمان ما باید محکم و پایدار بماند.
وه که ما چشم قبول از عشق داریم و هنوز
پر نکرد از خامسوزی رنگ کفر ایمان ما
هوش مصنوعی: ما در عشق، دیدگاه و پذیرش ویژهای داریم، اما هنوز رنگ آن عشق، آتشسوزی و دردهای ناشی از کفر و بیاعتمادی به ایمانمان را پر نکرده است.
غرق نافرمانییم و طرفهتر این کز کرم
میبرد فرمانروای ما همان فرمان ما
هوش مصنوعی: ما در حالتی از نافرمانی غرق شدهایم، اما جالبتر این است که فرمانروای ما به لطف کرم و رحمتش، همان دستوری را اجرا میکند که خودمان میخواهیم.
هست خط تیرهرو در مصحف روی بتان
در بیان تیرهروزی آیهای در شان ما
هوش مصنوعی: در کتابهای مقدس، خط تیرهای وجود دارد که بر روی بتها قرار گرفته است و این خط، نشاندهندهی روزهای سیاه و سختی است که به نوعی به ما مربوط میشود.
ما کجا و طالع صید مراد دل کجا
همسری با آسمان! کی گنجد این در شان ما؟
هوش مصنوعی: ما در کجا هستیم و سرنوشت و هدف دل ما در کجا؟ اینکه با آسمان همراستا شویم! آیا این برای ما ممکن است؟
تا به کی فیّاض بر ما ظلم و بیداد فراق
گو رعیتپروری بهتر کند سلطان ما
هوش مصنوعی: تا کی باید تحمل کنیم که ایزد، با ظَلَم و بیعدالتی، دوری ما را سختتر کند؟ بهتر است که سلطانی که به رعیتپروری معروف است، به ما توجه بیشتری کند.