شمارهٔ ۱۷۴
از هستی تو عالم دیوانه پر شدست
در خانه نیستی وز تو خانه پر شدست
عالم فشردهاند که آدم سرشتهاند
خمها تهی شدست که پیمانه پر شدست
کردم ز صد در از پی دل التماس غم
تا خوشه خوشه خرمن این دانه پر شدست
محرومیم چسان نفزاید ز مجلسی
کز آشنا تهی وز بیگانه پر شدست!
یک عشوه بیش نیست که دلهای خلق ازو
هر یک به عشوههای جداگانه پر شدست
شمع که بر فروخت درین انجمن که باز
مجلس ز جلوه پر پروانه پر شدست!
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از هستی تو عالم دیوانه پر شدست
در خانه نیستی وز تو خانه پر شدست
هوش مصنوعی: از وجود تو، جهان به حالت دیوانگی درآمده است. در خانهی عدم، از وجود تو پر شده است.
عالم فشردهاند که آدم سرشتهاند
خمها تهی شدست که پیمانه پر شدست
هوش مصنوعی: جهان را به گونهای تنگ کردند که آدمی به وجود آمده است. اکنون ظرفها خالی شدهاند و پیمانهها پر شدهاند.
کردم ز صد در از پی دل التماس غم
تا خوشه خوشه خرمن این دانه پر شدست
هوش مصنوعی: با کوشش زیادی از جوانب مختلف برای به دست آوردن دلمشغولی و غم دل درخواست کردم، تا اینکه دشت پر از خوشههای خرمن این دانهها شد.
محرومیم چسان نفزاید ز مجلسی
کز آشنا تهی وز بیگانه پر شدست!
هوش مصنوعی: ما از چه طریقی میتوانیم بهرهمند شویم وقتی که مجلسی که باید پر از دوستان باشد، خالی از آشناهای ماست و توسط بیگانگان پر شده است؟
یک عشوه بیش نیست که دلهای خلق ازو
هر یک به عشوههای جداگانه پر شدست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که تنها یک جاذبه و زیبایی وجود دارد که باعث شده دلهای مردم به طور متفاوتی پر از محبت و عشق شود. در واقع، این جاذبه باعث میشود هر کس به شیوهای خاص و منحصر به فرد نسبت به آن واکنش نشان دهد.
شمع که بر فروخت درین انجمن که باز
مجلس ز جلوه پر پروانه پر شدست!
هوش مصنوعی: وقتی که شمع در این مجالس خاموش شده است، باز هم به خاطر زیبایی و جلوهاش، پروانهها دور آن جمع شدهاند.

فیاض لاهیجی