شمارهٔ ۱۶۱
امشب دگر نگاه کجت جاودانه است
کج مج زبانی سر زلفت بهانه است
رخشت که زیر پا فلکش برقرار نیست
سرگرم کرده نگهت، تازیانه است
سرسبز باد قامت نخل بلند تو
کاندر میان سبزقبایان یگانه است
بانگ نماز مژدة سیماب میدهد
در گوش من که حلقه به گوش ترانه است
فیّاض جان فدایش اگر میکنی سزاست
معشوق من که هر سر مو عاشقانه است
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
امشب دگر نگاه کجت جاودانه است
کج مج زبانی سر زلفت بهانه است
هوش مصنوعی: امشب نگاهی که به من میکنی، بهقدری خاص و بینظیر است که در یاد میماند. زلفهای تو به زبان میآیند و بهانهای برای جلب توجه میشوند.
رخشت که زیر پا فلکش برقرار نیست
سرگرم کرده نگهت، تازیانه است
هوش مصنوعی: چهرهات که زیر سایهی فلک وجود ندارد، در واقع، آنچه تو را مشغول کرده، همانند تازیانهای است.
سرسبز باد قامت نخل بلند تو
کاندر میان سبزقبایان یگانه است
هوش مصنوعی: قامت بلند تو مانند نخل سبز است که در میان پوششهای سبز دیگران بینظیر و یگانه به چشم میخورد.
بانگ نماز مژدة سیماب میدهد
در گوش من که حلقه به گوش ترانه است
هوش مصنوعی: ندای اذان شبیه صدای مینا در گوشم طنینانداز است و به من خبر میدهد که این صدا به گوش من مانند ترانهای دلنشین است.
فیّاض جان فدایش اگر میکنی سزاست
معشوق من که هر سر مو عاشقانه است
هوش مصنوعی: اگر عاشق او هستی، شایسته است که جان خود را فدای او کنی، زیرا معشوق من به قدری زیباست که هر یک از موهایش داستانی عاشقانه را روایت میکند.

فیاض لاهیجی