گنجور

شمارهٔ ۱۵۰

به لب تا نغمة عیشم قرین است
مدار چرخ برچین ِ جبین است
شکوهم مانع افتادگی نیست
سرم بر چرخ و رویم بر زمین است
نظر جایی نمی‌اندازم از بیم
نگاهم را نگاهی در کمین است
لب پر خنده چون ساغر چه حاصل
چو مینا گریه‌ام در آستین است
ز کشت همّتم یک جو طمع نیست
که این خرمن فدای خوشه‌چین است
حذر ای غنچه از دود دلم کن
که آه من طلسم آتشین است
ز چرخ از مهلت ده روزه فیّاض
مشو ایمن چنین دشمن متین است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به لب تا نغمة عیشم قرین است
مدار چرخ برچین ِ جبین است
هوش مصنوعی: تا زمانی که لذت زندگی‌ام با لبانم همراه است، نگران چرخ تقدیر که بر پیشانی‌ام نقش می‌بندد، نباش.
شکوهم مانع افتادگی نیست
سرم بر چرخ و رویم بر زمین است
هوش مصنوعی: عظمت من باعث نمی‌شود که سرم از گردونه زندگی نیفتد و همواره بر زمین باقی بماند.
نظر جایی نمی‌اندازم از بیم
نگاهم را نگاهی در کمین است
هوش مصنوعی: من به جایی نگاه نمی‌کنم، چرا که می‌ترسم نگاهی از طرف کسی در انتظار من باشد.
لب پر خنده چون ساغر چه حاصل
چو مینا گریه‌ام در آستین است
هوش مصنوعی: لبخند و خوشی مانند جامی است، اما در دل غمی بزرگ دارم که در آستینم به جا مانده است.
ز کشت همّتم یک جو طمع نیست
که این خرمن فدای خوشه‌چین است
هوش مصنوعی: از تلاش و همت من چیزی جز یک ذره طمع باقی نمانده است، چرا که این محصول و دستاورد من برای کسی که خوشه‌چینی می‌کند، فدای او می‌شود.
حذر ای غنچه از دود دلم کن
که آه من طلسم آتشین است
هوش مصنوعی: مراقب باش، ای غنچه، که غم من مثل دود می‌تواند تو را آسیب برساند، زیرا ناله‌ها و آه‌های من مثل جادوگری آتشین و خطرناک هستند.
ز چرخ از مهلت ده روزه فیّاض
مشو ایمن چنین دشمن متین است
هوش مصنوعی: از چرخ نگردان امید نبند؛ زیرا خطر در کمین است و دشمنی قوی در انتظار فرصت است.