گنجور

شمارهٔ ۱۴۹

جهان ز عکس رخت پرگل است و یاسمن است
نهال قد تو سرو بلند این چمن است
تو رحم اگر نکنی بر دلم کسی چه کند؟
تنت به ناز برآورده‌ام گناه من است
ز یار شکوه ندارم خدای می‌داند
که شکوه‌ام ز دل بی‌قرار خویشتن است
به حیرتم که به گرد چه انجمن کردم
که یاد روی تو شمع هزار انجمن است
شکفته‌رویی گل از شکفته‌رویی تست
اگرچه تنگ‌دلی‌های غنچه زان دهن است
طلسم بند قبا را شکسته‌ایم ولی
هزار عقده هوس را ز بند پیرهن است
کسی که دم نزد از دشمنی ما فیّاض
همین گمان به تو داریم و در تو هم سخن است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جهان ز عکس رخت پرگل است و یاسمن است
نهال قد تو سرو بلند این چمن است
هوش مصنوعی: جهان پر از زیبایی و جلوه‌های صورت تو است و درخت قد بلند تو مانند سرو چمن، بزرگ و فخرآفرین است.
تو رحم اگر نکنی بر دلم کسی چه کند؟
تنت به ناز برآورده‌ام گناه من است
هوش مصنوعی: اگر تو به قلبم رحم نکنی، دیگران چه کاری می‌توانند انجام دهند؟ من همان‌طور که هستم، گناهکارم که به زیبایی‌ات دل بسته‌ام.
ز یار شکوه ندارم خدای می‌داند
که شکوه‌ام ز دل بی‌قرار خویشتن است
هوش مصنوعی: من از یار هیچ شکایتی ندارم؛ خدا می‌داند که نارضایتی من از دل نگران و بی‌قرار خودم ناشی می‌شود.
به حیرتم که به گرد چه انجمن کردم
که یاد روی تو شمع هزار انجمن است
هوش مصنوعی: من در شگفت هستم که در کدام جمع و چه کسی را به خاطر تو یاد کرده‌ام، در حالی که یاد چهره‌ی تو همچون شمعی در هزاران مجلس می‌درخشد.
شکفته‌رویی گل از شکفته‌رویی تست
اگرچه تنگ‌دلی‌های غنچه زان دهن است
هوش مصنوعی: زیبایی و شکوفایی تو مانند گل است، حتی اگر در دل غنچه‌ها احساس تنگی و محدودیت وجود داشته باشد.
طلسم بند قبا را شکسته‌ایم ولی
هزار عقده هوس را ز بند پیرهن است
هوش مصنوعی: ما طلسم و محدودیت‌های ظاهری را از بین برده‌ایم، اما هنوز در دل هزاران آرزو و اشتیاق اسیر هستیم.
کسی که دم نزد از دشمنی ما فیّاض
همین گمان به تو داریم و در تو هم سخن است
هوش مصنوعی: کسی که از دشمنی ما صحبت نکند، این نشان‌دهنده بخشندگی اوست. ما همین تصور را درباره تو داریم و باری در وجود تو نیز سخنی وجود دارد.