گنجور

شمارهٔ ۱۰۲

جلوة قد تو از چاک دل ما پیداست
این شکافی‌ست که تا عالم بالا پیداست
گرچه از ناز ز هر دیده نهان می‌گردی
عکس روی تو در آیینة دل‌ها پیداست
حسن لیلی مگر از پرده برآمد، که دگر
پی دیوانگی از دامن صحرا پیداست
کشتی ما که سلامت رویش در خطرست
عاقبت خیریش از سوزش دل‌ها پیداست
چشم حیران خبر از جلوة پنهان دارد
معنی این سخن از صورت دیبا پیداست
ظرف پر نیست میّسر که تراوش نکند
قطره هم‌چشمی دریاش ز سیما پیداست
هیچ‌کس آتش پنهان نتوانست افروخت
عشق پوشیده مدارید که پیدا پیداست
قتل پنهانی من نرگس مخمور ترا
هست از هر مژه پیدا و چه رسوا پیداست
مهربانی طبیب آینة حال نماست
شدّت این مرض از رنگ مسیحا پیداست
گر بر آیینة امروز نظر بگشایی
بی‌کم و بیش درو صورت فردا پیداست
زود رفتی ز در میکده بیرون فیّاض
از تو در مجلس این دردکشان جا پیداست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جلوة قد تو از چاک دل ما پیداست
این شکافی‌ست که تا عالم بالا پیداست
هوش مصنوعی: زیبایی و جلوه‌گری تو به وضوح از دل ما نمایان است. این احساس و شکاف عاطفی به قدری عمیق است که حتی تا آسمان‌ها نیز قابل مشاهده است.
گرچه از ناز ز هر دیده نهان می‌گردی
عکس روی تو در آیینة دل‌ها پیداست
هوش مصنوعی: هرچند تو به خاطر زیبایی‌ات از چشم‌ها پنهان می‌شوی، اما تصویر روی تو در دل‌های افراد همیشه نمایان است.
حسن لیلی مگر از پرده برآمد، که دگر
پی دیوانگی از دامن صحرا پیداست
هوش مصنوعی: زیبایی لیلی آیا از پرده‌ی پنهانی بیرون آمده است؟ زیرا اکنون نشانه‌های دیوانگی از دامن کویر نمایان شده است.
کشتی ما که سلامت رویش در خطرست
عاقبت خیریش از سوزش دل‌ها پیداست
هوش مصنوعی: کشتی ما که در خطر سلامتی است، نشان دهندۀ خوبی‌هایش از درد و عواطف دل‌ها مشخص می‌شود.
چشم حیران خبر از جلوة پنهان دارد
معنی این سخن از صورت دیبا پیداست
هوش مصنوعی: چشم سرگردان از زیبایی‌های پنهان آگاهی دارد. مفهوم این گفتار از ظاهر زیبای آن مشخص است.
ظرف پر نیست میّسر که تراوش نکند
قطره هم‌چشمی دریاش ز سیما پیداست
هوش مصنوعی: ظرفی که پر نیست، نمی‌تواند قطره‌ای هم از آن بریزد؛ چرا که زیبایی دریا از چهره‌اش نمایان است.
هیچ‌کس آتش پنهان نتوانست افروخت
عشق پوشیده مدارید که پیدا پیداست
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نتوانسته است آتش عشق پنهان را برافروزد، زیرا عشق پنهان همواره در دل‌ها نمایان است.
قتل پنهانی من نرگس مخمور ترا
هست از هر مژه پیدا و چه رسوا پیداست
هوش مصنوعی: نرگس مست تو به طور پنهانی مرا می‌کشد، و این راز به وضوح از هر مژه‌ات آشکار است و چه رسوا که این حقیقت پیداست.
مهربانی طبیب آینة حال نماست
شدّت این مرض از رنگ مسیحا پیداست
هوش مصنوعی: محبت و لطف به دیگران مانند دارویی است که حال دل آنها را نمایان می‌کند. شدت و وسعت این درد و مشکل به وضوح از ویژگی‌های مثبتی که در رفتار مردم وجود دارد، قابل تشخیص است.
گر بر آیینة امروز نظر بگشایی
بی‌کم و بیش درو صورت فردا پیداست
هوش مصنوعی: اگر به آینه امروز نگاه کنی، بدون کم و کاست در آن، چهره فردا را خواهی دید.
زود رفتی ز در میکده بیرون فیّاض
از تو در مجلس این دردکشان جا پیداست
هوش مصنوعی: تو خیلی زود از در میکده خارج شدی، اما برکت و generosity تو در جمع این دردمندان و عاشقان به وضوح احساس می‌شود.