گنجور

شمارهٔ ۴۸

ز وصلت عاقبت مهجور رفتم
خدا داند که من مجبور رفتم
ز شوق چشم مخمور تو فایز
دوان تا چشمه معمور رفتم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز وصلت عاقبت مهجور رفتم
خدا داند که من مجبور رفتم
هوش مصنوعی: در نهایت از وصل و نزدیکی به معشوق جدا شدم، خدا می‌داند که من با چه سختی و ناچاری این جدایی را تحمل کردم.
ز شوق چشم مخمور تو فایز
دوان تا چشمه معمور رفتم
هوش مصنوعی: به خاطر شوق و زیبایی چشمان مست تو، با شتاب و شوق به سمت چشمه‌ای پرآب و سرزنده رفتم.