گنجور

شمارهٔ ۴

به یکسو جمع کرده زلف چون شب
برون آورده مه از برج عقرب
به عارض یار فایز خوش فکنده
لف و نشر مشوش با مرتب

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به یکسو جمع کرده زلف چون شب
برون آورده مه از برج عقرب
هوش مصنوعی: زلفی که مانند شب تاریک در کنار جمع شده است، و ماهی که از برج عقرب بیرون آمده، زیبایی و جذابیت خاصی را به تصویر می‌کشد.
به عارض یار فایز خوش فکنده
لف و نشر مشوش با مرتب
هوش مصنوعی: به چهره محبوبم نشانه‌هایی از زیبایی و جاذبه خاصی دیده می‌شود که در هم آمیخته و دلربا است.

حاشیه ها

1404/08/25 19:10
نیما

به یکسو جمع کرده زلف چون شب

معشوق یک طرف از موهاش رو جمع کرده

 

برون آورده مه از برج عقرب

مه = صورت و برج عقرب = موهای معشوق

صورتش بین موهای سیاهش مثه ماه هست

 

به عارض یار فایز خوش فکنده

موهاش رو به زیبایی روی گونه‌‌ انداخته

 

لف و نشر مشوش با مرتب

لف و نشر  = صنعت پیچیدن و گشودن یا جمع کردن و پرا‌کندن / موهای معشوق یه طرفش مرتب و صافه (در مصرع اول گفته شد) و طرف دیگش پیچ و تاب داره.