گنجور

شمارهٔ ۱۱۳

بهار آمد زمین فیروزه گون شد
به عزم سیر دلدارم برون شد
به گل چیدن در آمد یار فایز
همه گلها ز خجلت سرنگون شد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهار آمد زمین فیروزه گون شد
به عزم سیر دلدارم برون شد
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و زمین رنگ فیروزه‌ای به خود گرفته است. من هم به قصد دیدار محبوبم از خانه خارج شده‌ام.
به گل چیدن در آمد یار فایز
همه گلها ز خجلت سرنگون شد
هوش مصنوعی: یار به گردش باغ آمده و گل‌ها از خجالت به پایین افتاده‌اند، چرا که زیبایی او باعث عرق شرم آن‌ها شده است.