گنجور

شمارهٔ ۲۴

هر نگه کز موجه خون جگر بیرون فتاد
بی‌جمال دوست سوی چشم گریان بازگشت
نوبهاران از در این باغ و بستان بازگشت
خنده نومید از لب گلهای خندان بازگشت
وای بر یعقوب ما کز بعد چندین انتظار
کاروان مصر از نزدیک کنعان بازگشت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر نگه کز موجه خون جگر بیرون فتاد
بی‌جمال دوست سوی چشم گریان بازگشت
هوش مصنوعی: هر نگه و نگاهی که به خاطر ناراحتی و درد دل، اشک‌هایم را به جریان می‌اندازد، بدون زیبایی و جمال معشوق، دوباره به چشم‌های گریان من برمی‌گردد.
نوبهاران از در این باغ و بستان بازگشت
خنده نومید از لب گلهای خندان بازگشت
هوش مصنوعی: بهار دوباره به این باغ و گلزار برگشته است، اما خنده و شادی که گل‌ها به همراه داشتند، از لب‌هایشان رخت بربسته و حالا ناامیدی بر آن‌ها سایه افکنده است.
وای بر یعقوب ما کز بعد چندین انتظار
کاروان مصر از نزدیک کنعان بازگشت
هوش مصنوعی: وای بر حال یعقوب ما که پس از سال‌ها انتظار، کاروان مصر به نزدیک کنعان برگشت.