گنجور

شمارهٔ ۲۷ - نویسم

گفتم که بیاض دوستان را
طغرای سواد جان نویسم
در مدحت هر رقم که بینم
ز اعجاز جهان جهان نویسم
خاکی که بر آن رقم فشانم
جانداروی آسمان نویسم
مشکین رقمی که خود نگارم
نامش به یک آستان نویسم
عقل آمد و گفت فرصتت باد
من نیز چنین چنان نویسم
بر صفحه آفتاب اول
حرفی دو به امتحان نویسم
پس بر وزقش که روی حور است
خط چون خط دلستان نویسم
از حضرت عشق شرمم آید
ورنه خوشتر از آن نویسم
ابیات وفای عشق را فاش
بر ناصیه فغان نویسم
آیات ثنای عصمت حسن
هم از قلمم نهان نویسم
تعویذ نظر نظارگی را
بر خاتمه حرز جان نویسم
نی‌نی که ز گفته فصیحی
بیتی دو سه حرز جان نویسم
آن به که چو سرنوشت عشق است
بر جبهه قدسیان نویسم
ور جایزه همتش پذیرد
بر دیده خون‌فشان نویسم
ور نپذیرد پی نثارش
گل بر باغ جنان نویسم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفتم که بیاض دوستان را
طغرای سواد جان نویسم
هوش مصنوعی: گفتم که خطوط سیاه را در کاغذ سفید دوستان بنویسم.
در مدحت هر رقم که بینم
ز اعجاز جهان جهان نویسم
هوش مصنوعی: هر زمانی که در وصف زیبایی‌ها و شگفتی‌های دنیا چیزی می‌بینم، از آن به عنوان جادوی جهان یاد می‌کنم و درباره‌اش می‌نویسم.
خاکی که بر آن رقم فشانم
جانداروی آسمان نویسم
هوش مصنوعی: خاکی که بر آن خط می‌زنم، آثاری از آسمان را به تصویر می‌کشم.
مشکین رقمی که خود نگارم
نامش به یک آستان نویسم
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به زیبایی معمولا با طعنه و دیواری که در بین معشوق و شاعر وجود دارد اشاره می‌کند. او به قدری به محبوبش علاقه دارد که نام او را با زیبایی خاصی بر دروازه زندگی‌اش می‌نگارد، به گونه‌ای که هر کسی با دیدن آن نام، متوجه عشق عمیق او شود.
عقل آمد و گفت فرصتت باد
من نیز چنین چنان نویسم
هوش مصنوعی: عقل گفت: «فرصت را غنیمت بشمار و من هم همین‌طور می‌نویسم.»
بر صفحه آفتاب اول
حرفی دو به امتحان نویسم
هوش مصنوعی: در نور آفتاب، نخستین کلمه‌ای را برای آزمایش می‌نویسم.
پس بر وزقش که روی حور است
خط چون خط دلستان نویسم
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که بر روی پوست زیبای حور، مانند خطی که بر روی دل محبوب نوشته می‌شود، چیزی بنویسم. به نوعی این جمله به زیبایی و جذابیت آن بُعد اشاره دارد و نشان‌دهنده‌ی آرزوی نگارش چیزی زیبا بر روی آن است.
از حضرت عشق شرمم آید
ورنه خوشتر از آن نویسم
هوش مصنوعی: از عشق الهی خجالت می‌کشم، وگرنه می‌توانستم چیزهای زیباترتری بنویسم.
ابیات وفای عشق را فاش
بر ناصیه فغان نویسم
هوش مصنوعی: من حقیقت عشق و وفاداری‌اش را با صدای بلند بر پیشانی‌ام می‌نویسم.
آیات ثنای عصمت حسن
هم از قلمم نهان نویسم
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم به خوبی زیبایی‌ها و خصوصیات بی‌نظیر او را با کلماتی که در دست دارم، توصیف کنم.
تعویذ نظر نظارگی را
بر خاتمه حرز جان نویسم
هوش مصنوعی: من دعای نگهداری و حفاظت را بر روی زندگی و امنیت خود می‌نویسم.
نی‌نی که ز گفته فصیحی
بیتی دو سه حرز جان نویسم
هوش مصنوعی: من به واسطهٔ کلام شیوا و زیبا، چند شعر دلنشین برای حفاظت از جانم خواهم نوشت.
آن به که چو سرنوشت عشق است
بر جبهه قدسیان نویسم
هوش مصنوعی: بهتر است که من بنویسم عشق همان‌طور که سرنوشت بر پیشانی فرشتگان حک شده است.
ور جایزه همتش پذیرد
بر دیده خون‌فشان نویسم
هوش مصنوعی: اگر پاداش تلاشش را بپذیرد، به خاطر این احساس عمیق، اشک‌های فراوانی را بر روی چشمانم جاری می‌سازم.
ور نپذیرد پی نثارش
گل بر باغ جنان نویسم
هوش مصنوعی: اگر به احسان و محبتش جواب ندهد، گل‌های زیبا را در باغ بهشت برایش می‌نویسم.