شمارهٔ ۹۹
چون امتان کبر حدیث نسب کنند
رندان خاکسار سخن از حسب کنند
اجزای من چو نام تو گیرم یکان یکان
چون جان خستگان غمت طوف لب کنند
اینست اگر غرور بتان روز بازخواست
ترسم دیت ز خضر و مسیحا طلب کنند
جانم فدای غم که مریضان آن دیار
چون شعله جان دهند چو بدرود تب کنند
نسبت به جلوه تو تجلی کند درست
چون دودمان حسن حدیث نسب کنند
از ناله لب مبند مبادا درین چمن
چون غنچهات به خنده شادی ادب کنند
از بیکسان بترس فصیحی که این گروه
روز زمانه را به یکی آه شب کنند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون امتان کبر حدیث نسب کنند
رندان خاکسار سخن از حسب کنند
هوش مصنوعی: وقتی مردم متکبر به افتخار نسب و خانواده خود میپردازند، افراد خاکسار و بااخلاق درباره نیکیهایی که از نظر اخلاقی دارند صحبت میکنند.
اجزای من چو نام تو گیرم یکان یکان
چون جان خستگان غمت طوف لب کنند
هوش مصنوعی: اجزای وجود من وقتی که نام تو را میبرم، مانند جانهای خستگان در غم تو، به آرامش میرسند و لب به سخن میگشایند.
اینست اگر غرور بتان روز بازخواست
ترسم دیت ز خضر و مسیحا طلب کنند
هوش مصنوعی: اگر روز قیامت بخواهند از من بر اساس غرور و خودخواهیهای قلبیام حساب بکشند، از خضر و مسیحا کمک میطلبم.
جانم فدای غم که مریضان آن دیار
چون شعله جان دهند چو بدرود تب کنند
هوش مصنوعی: دلم فدای غم میشود، زیرا بیماران آن نواحی، همچون شعلههای آتش جان میدهند و هنگامی که از تب وداع میکنند، جانشان به شدت آزار میبیند.
نسبت به جلوه تو تجلی کند درست
چون دودمان حسن حدیث نسب کنند
هوش مصنوعی: وقتی جلوه تو نمایان میشود، مانند این است که نسل خوبان و نیکان دربارهی اصل و نسب خود صحبت میکنند.
از ناله لب مبند مبادا درین چمن
چون غنچهات به خنده شادی ادب کنند
هوش مصنوعی: برای خودت سکوت نکن و احساساتت را بیان کن، زیرا ممکن است در این فضای شاد و سرزنده، مانند یک گل غنچهای، به خاطر خندیدن دیگران از شادی بینصیب شوی.
از بیکسان بترس فصیحی که این گروه
روز زمانه را به یکی آه شب کنند
هوش مصنوعی: از آدمهای بیهویت و بیارزش بپرهیز؛ زیرا این افراد توانایی دارند تا روز را به شب تبدیل کنند، یعنی واقعیتها را به گونهای زیر و رو کنند که همه چیز به هم بریزد.

فصیحی هروی