شمارهٔ ۹۸
یک ناوک ارنه در دل صد پاره بشکند
رنگ نفاق بر رخ سیاره بشکند
هر لحظه بشکند نفس از بار بیبری
کاش این نهال بیهده یکباره بشکند
ز آنجا که فتنهجویی حسن ستیزه خوست
مژگان ز باد دامن نظاره بشکند
عشقش کند به داروی بیچارگی درست
گر شیشهات ز کشمکش خاره بشکند
هر شب کنم ز درد نفس صاف و تن زنم
ترسم ز نالهام دل سیاره بشکند
گویم شهید کیست فصیحی ولی مباد
رنگ حیا در آن گل رخساره بشکند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یک ناوک ارنه در دل صد پاره بشکند
رنگ نفاق بر رخ سیاره بشکند
هوش مصنوعی: اگر یک تیر بیرحم در قلب انسان باشد، میتواند آن را به صد تکه تقسیم کند و نفاق و دورویی را بر چهره زمین نمایان کند.
هر لحظه بشکند نفس از بار بیبری
کاش این نهال بیهده یکباره بشکند
هوش مصنوعی: هر momento زنجیرهای بیفایده بر دوش انسان احساس سنگینی میکند و آرزو میکند که این بار به یکباره برطرف شود.
ز آنجا که فتنهجویی حسن ستیزه خوست
مژگان ز باد دامن نظاره بشکند
هوش مصنوعی: از آنجا که حسن به دنبال جلب توجه و ایجاد آشوب است، مژگانش (چشمانش) به طرز خاصی در برابر نسیم و دلبستگی دیگران، تأثیر میگذارد و باعث میشود که نگاهها به او جلب شود.
عشقش کند به داروی بیچارگی درست
گر شیشهات ز کشمکش خاره بشکند
هوش مصنوعی: اگر عشق او تو را به درد و رنج دچار کند، حتی اگر ظرف وجودت در نتیجه کشمکش و مشکلات بشکند، باز هم درستی و سلامت عشق او را درک خواهی کرد.
هر شب کنم ز درد نفس صاف و تن زنم
ترسم ز نالهام دل سیاره بشکند
هوش مصنوعی: هر شب به خاطر دردهای درونم، نفس عمیق میکشم و از شدت احساساتی که دارم، بدنم را دچار اضطراب میکنم. میترسم که نالههایم آنچنان قوی و دلخراش باشد که دل آسمان را بشکند.
گویم شهید کیست فصیحی ولی مباد
رنگ حیا در آن گل رخساره بشکند
هوش مصنوعی: میگویم شهید کیست، کسی که زبانش فصاحت دارد، اما مبادا رنگ حیا در چهره آن گل زیبا شکسته شود.

فصیحی هروی