شمارهٔ ۹۳
چشم ترا ز مستی ناز آفریدهاند
زلف ترا ز عمر دراز آفریدهاند
تو یوسفی چو همت عشقم بلند بود
زآنت خراب کرده و باز آفریدهاند
مشنو نوای ناله ما کاین ترانه را
از شعلههای گوش گداز آفریدهاند
ابروی دوست بین و بر آن جان نثار کن
کاین قبله را نه بهر نماز آفریدهاند
داغ دلم چو لاله ز شوخی برون فتاد
ورنه مرا ز جوهر راز آفریدهاند
کبکم ولیک سینه بی طالع مرا
بعد از شکست چنگل باز آفریدهاند
رشک سبک عنانی دل میکشد مرا
کش چون نسیم بیهده تاز آفریدهاند
شمعیم و خواندهایم خط سرنوشت خویش
ما را برای سوز و گداز آفریدهاند
بر سوزن مسیح فصیحی ستم مکن
کاین سینه را زچاک نیاز آفریدهاند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشم ترا ز مستی ناز آفریدهاند
زلف ترا ز عمر دراز آفریدهاند
هوش مصنوعی: چشم تو از روی سرخوشی و شوق خلق شده و موهای تو به خاطر طول عمر و تجربههای زندگی به زیبایی آراسته است.
تو یوسفی چو همت عشقم بلند بود
زآنت خراب کرده و باز آفریدهاند
هوش مصنوعی: تو مانند یوسف هستی که عشق من بلندپرواز است، از این جهت تو را خراب کرده و دوباره ساختهاند.
مشنو نوای ناله ما کاین ترانه را
از شعلههای گوش گداز آفریدهاند
هوش مصنوعی: به صدای نالههای ما گوش نده که این آهنگ از آتشهای سوزان به وجود آمده است.
ابروی دوست بین و بر آن جان نثار کن
کاین قبله را نه بهر نماز آفریدهاند
هوش مصنوعی: به ابروهای دوست نگاه کن و جان خود را فدای آن کن، زیرا این زیبایی برای عبادت و نماز نیافریده شده است.
داغ دلم چو لاله ز شوخی برون فتاد
ورنه مرا ز جوهر راز آفریدهاند
هوش مصنوعی: درد و غم جانکاه من مانند لالهای است که از زمین بیرون آمده است. اگر نه، وجود من از ذات و راز بزرگتری ساخته شده است.
کبکم ولیک سینه بی طالع مرا
بعد از شکست چنگل باز آفریدهاند
هوش مصنوعی: کبک من، اما سینه من که بینصیب است، بعد از اینکه به دام افتادم، دوباره شکل گرفته است.
رشک سبک عنانی دل میکشد مرا
کش چون نسیم بیهده تاز آفریدهاند
هوش مصنوعی: دل من مانند پر پرواز دارد و از حسادت به زیبایی سبک و آزاد به حرکت درمیآید، مانند نسیمی که بیهدف و بیفایده در فضای آزاد در حرکت است.
شمعیم و خواندهایم خط سرنوشت خویش
ما را برای سوز و گداز آفریدهاند
هوش مصنوعی: ما مانند شمعی هستیم که سرنوشت خود را نوشتهایم. سرنوشتی که ما را برای سوختن و نازیدن به وجود آورده است.
بر سوزن مسیح فصیحی ستم مکن
کاین سینه را زچاک نیاز آفریدهاند
هوش مصنوعی: بر روی سوزن مسیح سخن رسا و زیبا نگوید، زیرا این سینه از زخم نیاز و درخواست آفریده شده است.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"(ابوعطا) (۳۰:۴۳ - ۳۱:۰۵) نوازندگان: رضا ورزنده (سنتور) گوینده: فیروزه امیرمعز سرایندگان اشعار متن برنامه: فصیحی هروی (رباعی)"
(آلبوم گلهای رنگارنگ » شمارهٔ ب۵۷۲)
حاشیه ها
1402/03/16 08:06
یوسف شیردلپور
آخ اخ چه هم نواست بادلم این بیت
مارا برای سوز گداز آفریدند
دکلمه بی نهایت زیبا ودلنشین بانو روشنک گلهای 572 ب
فوقالعاده است🙏

فصیحی هروی