گنجور

شمارهٔ ۸۲

ز خواب آن چشم شهلا برنخیزد
که از هر گوشه غوغا برنخیزد
قیامت سوزد از سوز دل من
مگر این کشته فردا برنخیزد
جهانسوز آتشی را دل سپندست
کزو جز دود سودا برنخیزد
نیابد در دل امیدی که حسرت
پی تعظیمش از جا برنخیزد
به هرجا بگذرد نام فصیحی
چه شیون‌ها کز آنجا برنخیزد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز خواب آن چشم شهلا برنخیزد
که از هر گوشه غوغا برنخیزد
هوش مصنوعی: چشم زیبای معشوق از خواب بیدار نمی‌شود، مگر اینکه از هر طرف صدای شوری بلند شود.
قیامت سوزد از سوز دل من
مگر این کشته فردا برنخیزد
هوش مصنوعی: روز قیامت از درد دل من آتش می‌گیرد، مگر اینکه این کشته فردا (بنا به وعده) برنخیزد.
جهانسوز آتشی را دل سپندست
کزو جز دود سودا برنخیزد
هوش مصنوعی: آتش سوزانی در دل وجود دارد که تنها بخاری تار از عشق و افکار پریشان به‌وجود می‌آورد و چیزی جز غم و اندوه نمی‌سازد.
نیابد در دل امیدی که حسرت
پی تعظیمش از جا برنخیزد
هوش مصنوعی: در دل کسی امیدی برای افتخار یافتن به یک چیز خاص وجود ندارد، به طوری که حسرت به خاطر آن به او اجازه نمی‌دهد از جایش بلند شود.
به هرجا بگذرد نام فصیحی
چه شیون‌ها کز آنجا برنخیزد
هوش مصنوعی: هرجا که نام فصیحی بیفتد، چنان صداها و ناله‌هایی از آنجا بلند می‌شود که قابل انکار نیست.