گنجور

شمارهٔ ۸۰

گرت خراب کند عشق تا ز سر سازد
بگو که تا بتواند خراب‌تر سازد
کرم نگر که فرستد هزار سیل جگر
چو دیده یک مژه خواهد ز اشک‌تر سازد
نه دیده سیر شود از تو و نه دل خرسند
چه چشمه‌ای تو که آب تو تشنه‌تر سازد
میان دیده و دل گفتگو دراز کشید
اجل کجاست که این قصه مختصر سازد
بهانه‌جوست فصیحی دل حبیب کجاست
کسی که آه مرا دشمن اثر سازد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرت خراب کند عشق تا ز سر سازد
بگو که تا بتواند خراب‌تر سازد
هوش مصنوعی: اگر عشق تو را خراب کند و از نو بسازد، بگو که تا جایی که می‌تواند خراب‌تر کند.
کرم نگر که فرستد هزار سیل جگر
چو دیده یک مژه خواهد ز اشک‌تر سازد
هوش مصنوعی: توجه کن که اگر محبت واقعی وجود داشته باشد، حتی با کوچک‌ترین چیزها و اشک‌ها نیز می‌توان احساسات عمیق و شدید را به نمایش گذاشت. حتی یک مژه می‌تواند در دنیای عشق و احساسات، به اندازه یک سیل بزرگ تاثیرگذار باشد.
نه دیده سیر شود از تو و نه دل خرسند
چه چشمه‌ای تو که آب تو تشنه‌تر سازد
هوش مصنوعی: نه چشم‌ها از تماشای تو سیر می‌شوند و نه دل‌ها راضی می‌شوند. تو چشمه‌ای هستی که آبِ وجودت، تشنگی را بیشتر می‌کند.
میان دیده و دل گفتگو دراز کشید
اجل کجاست که این قصه مختصر سازد
هوش مصنوعی: بین چشم و دل صحبت طولانی شده است، پس موت (مرگ) کجاست که این داستان را کوتاه کند؟
بهانه‌جوست فصیحی دل حبیب کجاست
کسی که آه مرا دشمن اثر سازد
هوش مصنوعی: کسی که به دلایل مختلف از احساسات و عواطفش فرار می‌کند، در حقیقت احساس می‌کند که عشقش کجاست و به دنبال شخصی است که بتواند درد و اندوه او را درک کند و به آن پاسخ دهد.