شمارهٔ ۷۰
از روز سیاهم شب هجران گله دارد
وز صبحدمم شام غریبان گله دارد
لب تشنه فتادیم در آن بادیه کآنجا
از خشک لبی چشمه حیوان گله دارد
در دامن هستی به فغان آمده پایم
مسکین مگر از تنگی دامان گله دارد
صحرای فراق تو که ریگش غم و دردست
چندان که خورد خون شهیدان گله درد
کو نوح که بر زورق افلاک بخندد
امشب که ز دل دیده و دامان گله دارد
پامال دو صد قافله خونست درین راه
آن دیده که از سایه مژگان گله دارد
یک گام فزون نیست ره کعبه فصیحی
رخش طلب از تنگی میدان گله دارد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از روز سیاهم شب هجران گله دارد
وز صبحدمم شام غریبان گله دارد
هوش مصنوعی: از روز سیاه و غمانگیز خود که در تنهایی و جدایی سپری شد، شکایت دارم و همچنین از صبحی که به حزن و اندوه غریبان دچار شده است، نارضایتی دارم.
لب تشنه فتادیم در آن بادیه کآنجا
از خشک لبی چشمه حیوان گله دارد
هوش مصنوعی: ما در بیابان با شدت تشنگی افتادهایم، جایی که حتی در این خشکی، گلی که حیوانات تشنه به آب هستند، میتواند چشمهای داشته باشد.
در دامن هستی به فغان آمده پایم
مسکین مگر از تنگی دامان گله دارد
هوش مصنوعی: پایم در زندگی به شدت تحت فشار است و در حالت ناله و زاری به سر میبرم. شاید این ناشی از تنگ دستی و سختی شرایطی باشد که با آن مواجه هستم.
صحرای فراق تو که ریگش غم و دردست
چندان که خورد خون شهیدان گله درد
هوش مصنوعی: این بیت به تصویری از بیابانی اشاره دارد که در آن فراق و جدایی، از غم و درد پر شده است. این بیابان به قدری بیرحم و سخت است که موجب خونریزی و درد دلهای عاشقانی شده که از جدایی رنج میبرند.
کو نوح که بر زورق افلاک بخندد
امشب که ز دل دیده و دامان گله دارد
هوش مصنوعی: کسی که بتواند مانند نوح بر کشتی آسمانی بخندد و از دل و چشمش غم و اندوهی نداشته باشد، امشب وجود ندارد. او دلی شاداب و دور از غم ندارد و دلتنگیهایش را با خود دارد.
پامال دو صد قافله خونست درین راه
آن دیده که از سایه مژگان گله دارد
هوش مصنوعی: در این مسیر، پای انسانی به اندازهٔ دویست قافله خون آلوده شده است؛ این شخص، تنها نگران همسایهٔ مژگانش است که سایهاش را میبیند و از آن گلهمند است.
یک گام فزون نیست ره کعبه فصیحی
رخش طلب از تنگی میدان گله دارد
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به جست و جوی معشوق و آرزوی رسیدن به او اشاره دارد. شخص در تلاش است که برای رسیدن به هدفش، قدمی بردارد و احساس میکند که به خاطر محدودیتهای موجود در مسیر، با مشکلاتی مواجه است. او از تنگی میدان و شرایط سختی که در آن قرار دارد، ناراضی است و از این بابت گلهمند است.