شمارهٔ ۵۰
در میزنم چه شد که گشایش پدید نیست
قفل مرا معاملهای با کلید نیست
صد ابر رحمت آمد و دل شبنمی ندید
گویا که این گیاه خدا آفرید نیست
سهو کتاب رسم فزون از حدست لیک
سهوی چو سهو تهنیت روز عید نیست
صد بحر خون زهر مژه طی کردم و هنوز
پایان کار گریه شوقم پدید نیست
بعد از وداع دوست فصیحی شهید عشق
گر نیم لحظه زنده بماند شهید نیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.