گنجور

شمارهٔ ۴۷

گستاخی نظاره ما جرم جنونست
ورنه دل ازین بی‌ادبی غرقه به خونست
چون ابر بر افتاده مگریید درین باغ
چون برق مخندید که خنده نه شگونست
صد بادیه [را] توشه یک گام فزون نیست
اما چه کنم توسن اقبال حرونست
بدروزی ما خود گنه ماست ولیکن
سررشته کار از کف تدبیر برونست
سرمایه کام دو جهان بخت بلندست
صد شکر فصیحی که ترا بخت زبونست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گستاخی نظاره ما جرم جنونست
ورنه دل ازین بی‌ادبی غرقه به خونست
هوش مصنوعی: نگاه کردن به ما بی‌ادبی است و برای این کار باید دیوانه بود، اما واقعیت این است که دل از این بی‌احترامی به شدت جریحه‌دار و مجروح شده است.
چون ابر بر افتاده مگریید درین باغ
چون برق مخندید که خنده نه شگونست
هوش مصنوعی: در این باغ به مانند ابر، وقتی باران می‌بارد، غمگین نشوید و مثل برق، ناخوش‌احوال و به سرعت خوشحال نشوید، زیرا خنده در این شرایط مناسب نیست.
صد بادیه [را] توشه یک گام فزون نیست
اما چه کنم توسن اقبال حرونست
هوش مصنوعی: هرچند برای طی کردن صد راه، تنها به یک گام نیاز است، اما چه کنم که شانس و بخت من به سرعت می‌تازند.
بدروزی ما خود گنه ماست ولیکن
سررشته کار از کف تدبیر برونست
هوش مصنوعی: بدبختی و ناامیدی ما ناشی از خود ماست، اما در واقع کنترل و مدیریت اوضاع از دست ما خارج شده است.
سرمایه کام دو جهان بخت بلندست
صد شکر فصیحی که ترا بخت زبونست
هوش مصنوعی: سرمایه و دارایی واقعی در زندگی و در دو جهان، خوشبختی و بختی بلند است. اما تو به خاطر بخت و اقبالی که داری، به جای شکرگزاری و تشکر، ناامید و افسرده‌ای.