شمارهٔ ۴۴
چون غنچه دلم شیفته و دل نگرانست
از شوق نسیم چمنی جامه درانست
بر داغ من آتش مفشان کاین گل بدروز
بدنام کن سلسله باد خزانست
ما پیر خرابات بجز غم نشناسیم
کز همت او دیده ما شعله فشانست
نازک شدن رشته عهد و نگسستن
رمزیست که تفسیر وی آن موی میانست
از شش جهتم پرتو خورشید درآمد
چون دید که بر پیکر من سایهگرانست
یک لخت جگر بر مژه بیداغ غمی نیست
من کوه غمم دامن من لالهستانست
یک موی من از دوست تهی نیست فصیحی
وین طرفه که هر موی به راهی نگرانست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.