شمارهٔ ۴۱
در مذهب ما هر چه بجز دوست حرامست
گر خود همه ذوق طلب اوست حرامست
لاف چمنآرایی غم بلبل ما را
بیناله به تن گر همه یک موست حرامست
نظاره هر دیده که پرورده به خون نیست
ز آن دیده تماشای رخ دوست حرامست
بر شیفته تابش خورشید محبت
گر سایه آن قامت دلجوست حرامست
پیمانشکنان را سر ما نیست که بر ما
گر خود شکن طره گیسوست حرامست
کو دیر که در صومعه زشتپرستان
دیدیم هر آن جنس که نیکوست حرامست
با دوست به یک پوست نگنجیم فصیحی
وین طرفه که بی دوست به تن پوست حرامست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در مذهب ما هر چه بجز دوست حرامست
گر خود همه ذوق طلب اوست حرامست
هوش مصنوعی: در باور ما، هر چیزی جز محبت دوست درست نیست و حتی اگر همهی شوق و عشقمان به او باشد، آن هم نادرست و نکوهیده است.
لاف چمنآرایی غم بلبل ما را
بیناله به تن گر همه یک موست حرامست
هوش مصنوعی: بهتر از هر تزیین و زیبایی، غم و درد بلبل ماست. اگر همه دنیا هم شبیه یک مو باشد، بدون ناله و فریاد، این زیبایی بیارزش است.
نظاره هر دیده که پرورده به خون نیست
ز آن دیده تماشای رخ دوست حرامست
هوش مصنوعی: هر چشمی که در آن عشق و احساس واقعی وجود نداشته باشد، حق ندارد زیبایی محبوبش را تماشا کند.
بر شیفته تابش خورشید محبت
گر سایه آن قامت دلجوست حرامست
هوش مصنوعی: اگر کسی تحت تأثیر نور محبت قرار گیرد، نباید سایه آن انسان دلجو بر او بیفتد، زیرا آسیبزننده است.
پیمانشکنان را سر ما نیست که بر ما
گر خود شکن طره گیسوست حرامست
هوش مصنوعی: پیمانشکنان برای ما مهم نیستند؛ اگر خودشان را بشکنند، چون نمیتوانند موهایشان را آزاد بگذارند، این کار برایشان ممنوع است.
کو دیر که در صومعه زشتپرستان
دیدیم هر آن جنس که نیکوست حرامست
هوش مصنوعی: مدت زیادی از زمانی که در صومعه افرادی که زشتپرست بودند دیدیم، هر چیزی که خوب و پسندیده است، ممنوع اعلام شده است.
با دوست به یک پوست نگنجیم فصیحی
وین طرفه که بی دوست به تن پوست حرامست
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم با دوست و همدمی که داریم، در یک فضای محدود و مشخص قرار بگیریم، در حالی که زندگی بدون دوست و یار برای ما بسیار ناپسند و نادرست است.

فصیحی هروی