شمارهٔ ۳۵
امشب از دولت دیدار تو عید نظرست
دیده را بر سر هر یک مژه رقص دگرست
از نگه دیده سبکبالتر آید سویت
مژه پنداری بر دیده مشتاق پرست
رتبه حسن بلندست چه حاجت به نقاب
بهر منع نگهی کز مژه کوتاهترست
نگه از روی تو آمد مژه کرد استقبال
وین زمان دیده ز رشک مژه خونین جگرست
نشئه خون جگر بود فصیحی آهم
وین زمان سبزه سیراب بهشت اثرست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
امشب از دولت دیدار تو عید نظرست
دیده را بر سر هر یک مژه رقص دگرست
هوش مصنوعی: امشب به خاطر دیدن تو مانند عید است و هر لحظهای که به تو نگاه میکنم، شادی و زیبایی جدیدی احساس میکنم.
از نگه دیده سبکبالتر آید سویت
مژه پنداری بر دیده مشتاق پرست
هوش مصنوعی: چشمانت سبکتر از پرواز پرنده به سمت تو میآیند، گویی مژهات بر چشمان مشتاق و عاشق نشسته است.
رتبه حسن بلندست چه حاجت به نقاب
بهر منع نگهی کز مژه کوتاهترست
هوش مصنوعی: حسن و زیبایی حقیقی نیازی به پنهانکاری ندارد، زیرا پوشش و نقاب نمیتواند مانع از جلب توجهی شود که از یک نگاه ساده و دلنشین ناشی میشود.
نگه از روی تو آمد مژه کرد استقبال
وین زمان دیده ز رشک مژه خونین جگرست
هوش مصنوعی: نگاه تو به من آمد و مژهات به استقبال من گشوده شد. این روزها چشم من از حسادت به مژهات، همچون جگر خونین است.
نشئه خون جگر بود فصیحی آهم
وین زمان سبزه سیراب بهشت اثرست
هوش مصنوعی: حالتی که از درد دل و رنج جان به وجود آمده، باعث شده که صدای من دلنشین و گویا باشد. در این لحظه، سبزهای که از آب بهشت سیراب شده، جلوهگر است.

فصیحی هروی