شمارهٔ ۳۲
ناله رازیست که در سینه نهفتن ستم است
گوهر گوش بدین نیش نسفتن ستم است
خواب نامحرم و در دیده رخش پردهنشین
گر همه بر دم تیغ است که خفتن ستم است
راز حسن از دم روحالقدس آزرده شود
سر هر موی زبان کردن و گفتن ستم است
دیده خمیازه کشد بی می نظاره او
ورنه بی دوست برین غنچه شکفتن ستم است
نوبهار جگر ریش فصیحی غم اوست
گرد اندوه ازین غمکده رفتن ستم است
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.