گنجور

شمارهٔ ۳۲

ناله رازی‌ست که در سینه نهفتن ستم است
گوهر گوش بدین نیش نسفتن ستم است
خواب نامحرم و در دیده رخش پرده‌نشین
گر همه بر دم تیغ است که خفتن ستم است
راز حسن از دم روح‌القدس آزرده شود
سر هر موی زبان کردن و گفتن ستم است
دیده خمیازه کشد بی می نظاره او
ورنه بی دوست برین غنچه شکفتن ستم است
نوبهار جگر ریش فصیحی غم اوست
گرد اندوه ازین غمکده رفتن ستم است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ناله رازی‌ست که در سینه نهفتن ستم است
گوهر گوش بدین نیش نسفتن ستم است
هوش مصنوعی: هرگونه پنهان‌کاری احساسات و درد دل کردن در دل، ظلمی بزرگ است. همچنین، نادیده گرفتن حقیقت و گوش ندادن به حرف دل، نیز به همان اندازه نادرست و ناپسند است.
خواب نامحرم و در دیده رخش پرده‌نشین
گر همه بر دم تیغ است که خفتن ستم است
هوش مصنوعی: اگر غیرمحرم خوابیده باشد و چهره‌اش در نظر من پوشیده باشد، حتی اگر خطرات زیادی هم وجود داشته باشد، خوابیدن در چنین شرایطی ظلم و ستم است.
راز حسن از دم روح‌القدس آزرده شود
سر هر موی زبان کردن و گفتن ستم است
هوش مصنوعی: راز زیبایی، از دم روح‌القدس (فرشته‌ای که به الهام بخشیدن معروف است) به کجا خواهد رفت؟ بیان کردن و گفتن آن، به هر زبانی که باشد، ظلم به آن راز است.
دیده خمیازه کشد بی می نظاره او
ورنه بی دوست برین غنچه شکفتن ستم است
هوش مصنوعی: چشمانم بی‌نهایت تشنه دیدن او هستند و اگر او را نبینم، شکوفا شدن در این دنیا بدون دوست، ظلم بزرگی است.
نوبهار جگر ریش فصیحی غم اوست
گرد اندوه ازین غمکده رفتن ستم است
هوش مصنوعی: بهار تازه و زیبا، در دل خود غم فصیحی را دارد. ترک این مکان پر از غم، نشانه‌ای از ستم است.