شمارهٔ ۱۸۳
کی مسیحا داشت در بار آنچه ما میخواستیم
عافیت بودش متاع و ما بلا میخواستیم
اشک ریزان تا در دارالشفا رفتیم دوش
نی دوای درد درد بیدوا میخواستیم
برد موسی بهر آمین گفتنم همره به طور
او دعا میکرد و ما عذر دعا میخواستیم
شد عبیر از بوی گل خاکستر بلبل ولی
ما غلط کردیم و این عطر از صبا میخواستیم
گوش آوردیم و همچون گل تهی بردیم حیف
زین گلستان نالهای چند آشنا میخواستیم
کفر و دین مقصد نبود از خدمت دیر و حرم
مشت خاکی داشتیم و کیمیا میخواستیم
کوشش بیهوده ما آبروی سعی ریخت
سر نبود و سایه بال هما میخواستیم
خامکاریهای ما گم داشت بر ما راه را
کاندرین دشت پر آتش نقش پا میخواستیم
همت چشم فصیحی بین که امشب میفشاند
چشمه چشمه آفتاب و ما سها میخواستیم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کی مسیحا داشت در بار آنچه ما میخواستیم
عافیت بودش متاع و ما بلا میخواستیم
هوش مصنوعی: مسیحا در بارگه خود، آنچه ما طلب میکردیم، آرامش و راحتی بود، اما ما به دنبال مشکلات و چالشها بودیم.
اشک ریزان تا در دارالشفا رفتیم دوش
نی دوای درد درد بیدوا میخواستیم
هوش مصنوعی: زمانی که به محل درمان رفتیم، در حالی که اشک میریختیم، در جستجوی درمانی برای دردهایی بودیم که هیچ دارویی برایشان وجود نداشت.
برد موسی بهر آمین گفتنم همره به طور
او دعا میکرد و ما عذر دعا میخواستیم
هوش مصنوعی: موسی برای حاجت خود دعا میکرد و ما به او میگفتیم که دعا کند.
شد عبیر از بوی گل خاکستر بلبل ولی
ما غلط کردیم و این عطر از صبا میخواستیم
هوش مصنوعی: عطر گل و بوی خوش بلبل به ما رسید، اما ما اشتباه کردیم و انتظار داشتیم که این عطر از نسیم صبا بیاید.
گوش آوردیم و همچون گل تهی بردیم حیف
زین گلستان نالهای چند آشنا میخواستیم
هوش مصنوعی: ما با دقت گوش دادیم و همچون گلی بیثمر، چیزی جز احساس خالی نیافتیم. ای کاش در این باغ زیبا، چند صدای آشنا و دلنشین هم بود.
کفر و دین مقصد نبود از خدمت دیر و حرم
مشت خاکی داشتیم و کیمیا میخواستیم
هوش مصنوعی: هدف ما از خدمت در مکانهای مذهبی و مقدس، نه کفر و دین بود، بلکه ما در دنیای مادی تنها دارای جسمی خاکی بودیم و در جستجوی چیزی ارزشمند همچون کیمیا بودیم.
کوشش بیهوده ما آبروی سعی ریخت
سر نبود و سایه بال هما میخواستیم
هوش مصنوعی: ما بیمورد تلاش کردیم و آبروی تلاشهامان به هدر رفت. ما چیزی بیش از سایهی پرندهای بزرگ را نمیخواستیم.
خامکاریهای ما گم داشت بر ما راه را
کاندرین دشت پر آتش نقش پا میخواستیم
هوش مصنوعی: ناسازگاریها و اشتباهات ما باعث شد که نتوانیم راه را پیدا کنیم؛ چرا که در این بیابان پر از آتش، دنبال آثار پا بودیم.
همت چشم فصیحی بین که امشب میفشاند
چشمه چشمه آفتاب و ما سها میخواستیم
هوش مصنوعی: به دقت نگاه کن که امشب چشمههای نور خورشید چگونه میدرخشد و ما برای روشنایی بیشتری انتظار داشتیم.

فصیحی هروی