شمارهٔ ۱۸۱
روزگاری شد که ما زین بخت وارون میتپیم
همچو زخم دل گریبان چاک در خون میتپیم
دیده عشقیم و ما را طالع نظاره نیست
سالها در انتظار یک شبیخون میتپیم
موجه دریای خونابیم دور از زلف دوست
بیقراری بین که هر ساعت دگرگون میتپیم
دجلهای در هر بن مژگان ما بیکار و ما
از برای قطرهای در کوه و هامون میتپیم
نبض بیماریم ای دست مسیحا همتی
کامشب از طغیان تب زاندازه بیرون میتپیم
یار با ما همدم و ما از جدایی بیقرار
همچو موج از تشنگی بر روی جیحون میتپیم
سر این معنی فصیحی عشق به داند که ما
خون فرهادیم و در شریان مجنون میتپیم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روزگاری شد که ما زین بخت وارون میتپیم
همچو زخم دل گریبان چاک در خون میتپیم
هوش مصنوعی: زمانی فرار رسید که ما به خاطر این بخت بد، مانند زخمی بر دل، در خون، با چنگالهای گسسته و پاره، میلرزیم.
دیده عشقیم و ما را طالع نظاره نیست
سالها در انتظار یک شبیخون میتپیم
هوش مصنوعی: ما عاشق هستیم و بختمان اجازه نمیدهد که آنچه را میخواهیم ببینیم. سالهاست که در انتظار یک لحظه غافلگیرکننده و شگفتانگیز بهسر میبریم.
موجه دریای خونابیم دور از زلف دوست
بیقراری بین که هر ساعت دگرگون میتپیم
هوش مصنوعی: ما همچون دریای خونین و آشفتهایم؛ دور از زلف دوست، بیتابیام را ببین که هر لحظه دگرگون و ناآرام میتپیم.
دجلهای در هر بن مژگان ما بیکار و ما
از برای قطرهای در کوه و هامون میتپیم
هوش مصنوعی: در هر گوشه از چشم ما، دجلهای وجود دارد که بیهدف است و ما برای یک قطره آب در کوه و دشت بیتابی میکنیم.
نبض بیماریم ای دست مسیحا همتی
کامشب از طغیان تب زاندازه بیرون میتپیم
هوش مصنوعی: ای دست پرتوان مسیحا، من در حال نزار و بیماریم و امشب از شدت تب به شدت میتپم.
یار با ما همدم و ما از جدایی بیقرار
همچو موج از تشنگی بر روی جیحون میتپیم
هوش مصنوعی: یار با ما است و ما از دوری او ناآرام و بیتابیم، مانند موجی که به خاطر تشنگی بر روی رودخانه جیحون میتازد.
سر این معنی فصیحی عشق به داند که ما
خون فرهادیم و در شریان مجنون میتپیم
هوش مصنوعی: این جمله به عشق و وابستگی عمیق انسانها اشاره دارد. افرادی که در دل خود عشق را میپرورانند، به نوعی با شخصیتهایی همچون فرهاد و مجنون ارتباط دارند. آنها نشاندهندهٔ تلاش و فداکاری در عشقاند و احساسات شدیدشان را بیان میکنند. به عبارت دیگر، عشق در وجودشان جاری است و به آنها زندگی و انرژی میبخشد.

فصیحی هروی