گنجور

شمارهٔ ۱۷۹

عمریست تا به درد محبت فسانه‌ایم
چون سایه ز آفتاب طرب بر کرانه‌ایم
چون زلف بس که مست پریشانی خودیم
در بند یک خرام نسیم بهانه‌ایم
بر مصر دام و شهر قفس کم گذشته‌ایم
ما مرغ روستایی این آشیانه‌ایم
بوسیم دست و پای چه دشمن چه دوست را
در دیر و کعبه هم در و هم آستانه‌ایم
با ناقصان خوشیم که منت نمی‌نهند
بر هیچ کس که کامل این کارخانه‌ایم
چون از هجوم شوق صد آغوش گشته‌ایم
گرنه به دست شاهد اندوه شانه‌ایم
بیکار نیستیم فصیحی درین دیار
محنت ستان و ناله‌فروش زمانه‌ایم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عمریست تا به درد محبت فسانه‌ایم
چون سایه ز آفتاب طرب بر کرانه‌ایم
هوش مصنوعی: مدت‌هاست که به خاطر درد عشق، داستانی شده‌ایم و مانند سایه‌ای هستیم که از تابش آفتاب شادی به کناری رفته‌ایم.
چون زلف بس که مست پریشانی خودیم
در بند یک خرام نسیم بهانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر پریشانی زلف خود، همچون بنده‌هایی هستیم که برای نسیمی بهانه‌ای می‌طلبیم.
بر مصر دام و شهر قفس کم گذشته‌ایم
ما مرغ روستایی این آشیانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما از دیگران و زندگی شهری فاصله گرفته‌ایم و در این مکان کوچک و محدود، مانند پرنده‌ای روستایی زندگی می‌کنیم.
بوسیم دست و پای چه دشمن چه دوست را
در دیر و کعبه هم در و هم آستانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما دست و پای هر دشمن و دوستی را می‌بوسیم و در مکان‌های مقدس نه تنها به داخل، بلکه به در و آستانه نیز احترام می‌گذاریم.
با ناقصان خوشیم که منت نمی‌نهند
بر هیچ کس که کامل این کارخانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما با افرادی که نواقصی دارند و از کسی توقعی ندارند، خوشحالیم، زیرا خودمان مانند یک کارخانه‌ایم که در آن کمال وجود ندارد.
چون از هجوم شوق صد آغوش گشته‌ایم
گرنه به دست شاهد اندوه شانه‌ایم
هوش مصنوعی: وقتی که تحت تأثیر عشق و شوق هستیم، به قدری دلی شاداب و پر از احساس داریم که انگار در آغوش‌های متعدد جای گرفته‌ایم. اما اگر به این شوق توجه نکنیم، ممکن است دلمان به خاطر غم و اندوهی که از طرف معشوق به ما سرایت می‌کند، بشکند.
بیکار نیستیم فصیحی درین دیار
محنت ستان و ناله‌فروش زمانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما در این سرزمین که پر از درد و رنج است، به فعالیت مشغول هستیم و از ناله‌های زمانه غافل نیستیم.