شمارهٔ ۱۷۷
باز در دل شعلههای آفتاب افکندهایم
طرح آبادی درین دیر خراب افکندهایم
زوربازوی طلب بین کاندرین نخجیرگاه
بارها خقاش را بر آفتاب افکندهایم
جلوه حسرت دل از ما برد ورنه صد سحر
فرش این قصر از دعای مستجاب افکندهایم
عزت شبهای من بنگر که از یک ناله دوش
آسمان را در محیط اضطراب افکندهایم
تا به دوزخمان کشد فردا به روز بازخواست
مو به مو امروز دل را در عذاب افکندهایم
جرم ما گر بادهآشامیست مستی جرم نیست
عکس لعل خویش را ما در شراب افکندهایم
جلوهها در مصر خوبی هست اما دیده نیست
اینک اینک از رخ یوسف نقاب افکندهایم
زلف عصیان را فصیحی بردهایم از بس نماز
طره توفیق را در پیچ وتاب افکندهایم
شمارهٔ ۱۷۶: دوش بی روی تو از دل خون ناب افشاندهایمشمارهٔ ۱۷۸: وقت غم خوش کآتش از باغ و بهارش چیدهایم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز در دل شعلههای آفتاب افکندهایم
طرح آبادی درین دیر خراب افکندهایم
هوش مصنوعی: ما بار دیگر به امید و آرزو، در دل گرمای شدید آفتاب، نقشهای برای ساختن یک زندگی بهتر کشیدهایم، حتی در این مکان ویران و خراب.
زوربازوی طلب بین کاندرین نخجیرگاه
بارها خقاش را بر آفتاب افکندهایم
هوش مصنوعی: در اینجا به قدرت و قوت ارادهای اشاره میشود که باعث میشود انسان بتواند برای رسیدن به آرزوها و خواستههای خود تلاش کند و با انرژی و انگیزه به جلو برود. در واقع، این جمله بیانگر این است که با تلاش و کوشش میتوان بر موانع غلبه کرد و به موفقیت رسید.
جلوه حسرت دل از ما برد ورنه صد سحر
فرش این قصر از دعای مستجاب افکندهایم
هوش مصنوعی: اگر نبود حسرت دل، جلوهای از آن از ما میرفت. در غیر این صورت، ما با دعاهای مستجاب خود، صدها جادو را در این قصر به نمایش گذاشتهایم.
عزت شبهای من بنگر که از یک ناله دوش
آسمان را در محیط اضطراب افکندهایم
هوش مصنوعی: به شبهای من نگاه کن که چطور از یک ناله، آسمان را در دنیای پر از اضطراب قرار دادهایم.
تا به دوزخمان کشد فردا به روز بازخواست
مو به مو امروز دل را در عذاب افکندهایم
هوش مصنوعی: فردا که روز بازخواست است، ممکن است به جهنم برویم، ولی امروز دل را در عذاب خود قرار دادهایم.
جرم ما گر بادهآشامیست مستی جرم نیست
عکس لعل خویش را ما در شراب افکندهایم
هوش مصنوعی: اگر ما به نوشیدن شراب متهمیم، این اتهام مردود است زیرا مستی گناه نیست. ما فقط تصویر زیبای خود را در شراب انداختهایم.
جلوهها در مصر خوبی هست اما دیده نیست
اینک اینک از رخ یوسف نقاب افکندهایم
هوش مصنوعی: در سرزمین مصر زیباییهایی وجود دارد، اما کسی نمیتواند آنها را ببیند. اکنون ما پردهها را کنار زدهایم و جمال یوسف را به نمایش گذاشتهایم.
زلف عصیان را فصیحی بردهایم از بس نماز
طره توفیق را در پیچ وتاب افکندهایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر اینکه زلف نافرمانی را بسیار گره زدهایم، توانستهایم پیامی روشن از آن بگیریم؛ چرا که دعا و نیایش برای توفیق را در این پیچیدگیها به خوبی ادا کردهایم.

فصیحی هروی