گنجور

شمارهٔ ۱۷۳

ز گریه موج زند مجلس ار ندیم شوم
چمن به ناله درآید اگر نسیم شوم
مشام خواهش مجنون شود زکام ابد
به چین طره لیلی اگر شمیم شوم
عذار شعله ایمن به دود اندایند
اگر ز سعی قبول ازل کلیم شوم
نیاز سر به گریبان کشد چو غنچه به ننگ
اگر چو ابر در این گلستان کریم شوم
لبم به شیر مرادی زمانه تر نکند
مسیح گردم ازین مادر ار یتیم شوم
اگر نه عمر عزیزم چرا درین بازار
به هرزه پیش فروش امید و بیم شوم
مرا بسوخت غرور کرم فصیحی‌وار
دو روز رخصت عشق ار بود ائیم شوم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز گریه موج زند مجلس ار ندیم شوم
چمن به ناله درآید اگر نسیم شوم
هوش مصنوعی: اگر من همدم شما شوم، آن‌قدر گریه می‌کنم که همه جا پر از اشک شود و اگر نسیم به وزیدن درآید، باغ هم ناله‌زنان به گوش می‌رسد.
مشام خواهش مجنون شود زکام ابد
به چین طره لیلی اگر شمیم شوم
هوش مصنوعی: بوی دلخواه لیلی اگر به مشام مجنون برسد، او همیشه دچار حسرت و آرزو خواهد شد.
عذار شعله ایمن به دود اندایند
اگر ز سعی قبول ازل کلیم شوم
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و جذابیت من باعث ایجاد آتش و دود شود، این را به خاطر تلاش و کوشش برای پذیرش و محبوبیت از آغاز خلق، تحمل می‌کنم.
نیاز سر به گریبان کشد چو غنچه به ننگ
اگر چو ابر در این گلستان کریم شوم
هوش مصنوعی: وقتی نیازم به من فشار می‌آورد، مانند غنچه‌ای که در خجالت فرو می‌رود، اگر بتوانم مانند ابر در این باغ پرنعمت حضور پیدا کنم، در آن صورت آرام خواهم شد.
لبم به شیر مرادی زمانه تر نکند
مسیح گردم ازین مادر ار یتیم شوم
هوش مصنوعی: اگر لبم به شیر مرادی به هم نرسد، می‌توانم به مقام مسیحیت دست یابم، حتی اگر یتیم شوم.
اگر نه عمر عزیزم چرا درین بازار
به هرزه پیش فروش امید و بیم شوم
هوش مصنوعی: اگر عمر باارزش من نبود، چرا باید در این بازار پر از شک و ناامیدی به راحتی امیدها و ترس‌هایم را به دیگران بفروشم؟
مرا بسوخت غرور کرم فصیحی‌وار
دو روز رخصت عشق ار بود ائیم شوم
هوش مصنوعی: غرور و خودخواهی من مانند آتش مرا سوزاند. اگر دو روز به من اجازه بدهند که در عشق رخصت بگیرم، به چه سرنوشتی دچار خواهم شد!