شمارهٔ ۱۷
چون شعله پرتب است درون و برون ما
تبخاله میزند لب خنجر ز خون ما
بر سر زند وفا و کند بر زمانه ناز
هر لالهای که بشکفد از بیستون ما
کو گریهای که خنده شادی چمن چمن
جوشد به جای شعله ز داغ درون ما
زلفی دلم ربوده که در دیده خرد
شد مردمک سیاهی داغ جنون ما
گفتیم بشکفیم دو روزی درین چمن
دیدیم روی عالم و بد شد شگون ما
سر چشمه غمیست ز فیض عشق
هر زخم تیشه در جگر بیستون ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون شعله پرتب است درون و برون ما
تبخاله میزند لب خنجر ز خون ما
هوش مصنوعی: ما به شدت احساس درد و سوزش میکنیم، همانند شعلهای که در درون و بیرون ما میسوزد. این وضعیت باعث میشود که روی لبهای ما اثراتی از زخم و خون ایجاد شود.
بر سر زند وفا و کند بر زمانه ناز
هر لالهای که بشکفد از بیستون ما
هوش مصنوعی: هر لالهای که از بیستون ما بشکفد، بر سر زند وفا و به دنیا ناز میکند.
کو گریهای که خنده شادی چمن چمن
جوشد به جای شعله ز داغ درون ما
هوش مصنوعی: کجا میتوان گریهای پیدا کرد که به جای شعلهای از درد دل ما، خوشی و خندهای از شکوفههای چمن سرازیر شود؟
زلفی دلم ربوده که در دیده خرد
شد مردمک سیاهی داغ جنون ما
هوش مصنوعی: موهای خوش حالت و زیبایی وجود دارد که دل من را به خود مشغول کرده است، به طوری که در چشمانم، مردمک سیاه چشم نمایانگر جای درد و جنون ما شده است.
گفتیم بشکفیم دو روزی درین چمن
دیدیم روی عالم و بد شد شگون ما
هوش مصنوعی: ما تصمیم گرفتیم که مدتی در این باغ خوش بگذرانیم، اما وقتی که چهرهی دنیا را دیدیم، احساس خوبی نداشتیم.
سر چشمه غمیست ز فیض عشق
هر زخم تیشه در جگر بیستون ما
هوش مصنوعی: منبع غم و اندوه ما ناشی از عشق است و هر زخمی که بر دل ما فرود میآید، همانند آسیب تیشهای به سنگ بیستون است.