شمارهٔ ۱۶۳
چون سینه ماتمزدگان غرقه داغم
در کسوت سوسن شکفد لاله راغم
آه این چه نسیم است که از دامن نازش
صد خرمن گل ریخته در جیب دماغم
در کام سمندر شکند شهد سلامت
گر تربیت شعله کند پنبه داغم
در سوختن از بس که حریصم چو شوم گم
در پیکر پروانه بجویید سراغم
آهم خبر مرگ مرا داشت فصیحی
مرثیه پروانه بود دود چراغم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون سینه ماتمزدگان غرقه داغم
در کسوت سوسن شکفد لاله راغم
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوهی که در دلم هست، مانند کسانی که در ماتم هستند، احساس سنگینی میکنم. اما با این حال، در دل این داغ، زیبایی و شادابی گلها نیز وجود دارد.
آه این چه نسیم است که از دامن نازش
صد خرمن گل ریخته در جیب دماغم
هوش مصنوعی: این چه بادی است که از دامن زیبایی او میوزد و بوی هزاران گل را به مشامم میرساند؟
در کام سمندر شکند شهد سلامت
گر تربیت شعله کند پنبه داغم
هوش مصنوعی: اگر در دل سمندر، شهد زندگی شکسته شود، این نشاندهنده آن است که اگر آتش تربیت شعلهور شود، درد و رنج من را بیشتر خواهد کرد.
در سوختن از بس که حریصم چو شوم گم
در پیکر پروانه بجویید سراغم
هوش مصنوعی: از شدت شوق و اشتیاقی که دارم، در آتش عشق میسوزم. اگر روزی ناپدید شدم، به دنبال من در وجود پروانهها بگردید.
آهم خبر مرگ مرا داشت فصیحی
مرثیه پروانه بود دود چراغم
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر میگوید که آه و نالهاش گویای مرگ اوست و مانند فصیحگویی که در سوگ یک پروانه مینویسد، بیانگر درد و سوز و گداز اوست. همچنین اشاره دارد که دود چراغش، نماد روشنایی و زندگیاش، در حال به پایان رسیدن است.

فصیحی هروی