گنجور

شمارهٔ ۱۵۸

فردوس ساز کلبه پردود آتشم
باری اگر زیان خودم سود آتشم
سوزم مدام و شعله دودم پدید نیست
الماس ریشهای نمک‌سود آتشم
از بس که شعله دوش ثنای دلم سرود
پنداشت شوق دوست که معبود آتشم
خار ترم که تازه ز باغم دروده‌اند
محروم بوستانم و مردود آتشم
در دوزخم فکنده فصیحی غم و هنوز
داغ سیاه‌خانه پر دود آتشم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فردوس ساز کلبه پردود آتشم
باری اگر زیان خودم سود آتشم
هوش مصنوعی: اگرچه کلبه‌ام پوشیده از دود است و شرایط خوبی ندارد، اما با این حال سعی می‌کنم آن را به بهشت تبدیل کنم، زیرا حتی اگر برای من زیان‌بار باشد، از آتش خودم سود می‌برم.
سوزم مدام و شعله دودم پدید نیست
الماس ریشهای نمک‌سود آتشم
هوش مصنوعی: دائم در حال سوختن هستم و شعله‌های آتش من، هیچ نشانی از خود به جا نمی‌گذارند. با این حال، مانند الماسی هستم که از نمک آسیب دیده و آتش درونم را نمایان می‌سازد.
از بس که شعله دوش ثنای دلم سرود
پنداشت شوق دوست که معبود آتشم
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه دلم در وصف دوست خیلی شعله ور شده، حس کردم که شوق او مانند آتش درونم است.
خار ترم که تازه ز باغم دروده‌اند
محروم بوستانم و مردود آتشم
هوش مصنوعی: من مانند خاری هستم که تازه از باغ جدا شده‌ام، از گلستان محروم و از آتش هم طرد شده‌ام.
در دوزخم فکنده فصیحی غم و هنوز
داغ سیاه‌خانه پر دود آتشم
هوش مصنوعی: در جهنم من، غم و اندوهی عمیق وجود دارد و هنوز هم آن درد و عذاب، مانند دودی از آتش، در زندگی‌ام حس می‌شود.