گنجور

شمارهٔ ۱۴

پامال ترکتاز خزان شد بهار ما
ای تیره روز ما و سیه روزگار ما
از تیره‌روزگاری ما ره نمی‌برد
دست سحر به دامن شبهای تار ما
بر خلق عید خویش مبارک که دهر خواند
تاریخ فوت غصه ز لوح مزار ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پامال ترکتاز خزان شد بهار ما
ای تیره روز ما و سیه روزگار ما
هوش مصنوعی: بهار زندگی ما در زیر پای خزان پایمال شد، ای روزهای تیره و سیاه ما.
از تیره‌روزگاری ما ره نمی‌برد
دست سحر به دامن شبهای تار ما
هوش مصنوعی: در روزهای سخت و دشوار ما، جادو و سحری نمی‌تواند از شب‌های تاریک و غم‌انگیز ما بکاود و ما را نجات دهد.
بر خلق عید خویش مبارک که دهر خواند
تاریخ فوت غصه ز لوح مزار ما
هوش مصنوعی: برای انسان‌ها عید خویش را گرامی بدارند، زیرا زمان، تاریخ مرگ اندوه را از لوح گور ما پاک کرده است.