گنجور

شمارهٔ ۱۲۷

تا نفس داری سراغ کوی آن مه‌پاره گیر
و آن در و دیوار را چون دیده در نظاره‌گیر
رنگ عصمت مشکن و با خویش هم‌زانو مشو
یوسف من یک گریبان دگر هم پاره‌گیر
دیده گر گستاخ در باغ تماشا بشکفد
پنجه مژگان بیار و دیده نظاره گیر
کوشش بیچارگی خاک مرادت رد کند
ور بمانی بی‌نوا تاوان کار از چاره‌گیر
صرصر آهت فصیحی کند بنیاد سپهر
آن غبار تیره را زین آستان آواره گیر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا نفس داری سراغ کوی آن مه‌پاره گیر
و آن در و دیوار را چون دیده در نظاره‌گیر
هوش مصنوعی: تا زمانی که زنده‌ای، به دنبال آن محبوب یا معشوق باش و به زیبایی‌های اطراف، مانند دیوارها و درها، توجه کن و آن‌ها را با دقت و تماشا نگاه کن.
رنگ عصمت مشکن و با خویش هم‌زانو مشو
یوسف من یک گریبان دگر هم پاره‌گیر
هوش مصنوعی: رنگ پاکی خود را خراب نکن و با کسانی که نمی‌توانند به تو آسیب بزنند، هم‌جوار نشو. یوسف من، خود را در فعالیت‌هایی که به تو لطمه می‌زند، نینداز.
دیده گر گستاخ در باغ تماشا بشکفد
پنجه مژگان بیار و دیده نظاره گیر
هوش مصنوعی: اگر چشمانت در باغ تماشا جسور و بی‌پروا شود، با مژه‌هایت را به دنبال چیزهای زیبا ببر و چشم و دل خود را آماده تماشا کن.
کوشش بیچارگی خاک مرادت رد کند
ور بمانی بی‌نوا تاوان کار از چاره‌گیر
هوش مصنوعی: اگر تلاش و کوشش هیچ نتیجه‌ای ندهد، همچنان باید در تلاش بود و از ناامیدی فاصله گرفت؛ زیرا در غیر این صورت، باید بهای از دست دادن فرصت‌ها را بپردازید.
صرصر آهت فصیحی کند بنیاد سپهر
آن غبار تیره را زین آستان آواره گیر
هوش مصنوعی: هواپیماهای تو به قدری زنده و شفاف هستند که طوفان زندگی را تغییر می‌دهند و غبار تیره را از این آستانه دور می‌کنند.