شمارهٔ ۱۱۵
دل را دگر در کین ما بر لب چه نفرین میرود
کز سینه تا گوش اثر بر دوش آمین میرود
دست غروری چاک زد پیراهن صبر مرا
کش ناوک ناز از کمان لبریز تمکین میرود
گشتم شهید غمزهای کز زخم گل میرویدم
نعشم نهان در خون دل از بیم تحسین میرود
برگ گل نومیدیم دریای خون در دل گره
آیدنسیم ار سوی من چون شعله رنگین میرود
از دولت زنار ما کفر آن چنان آباد شد
کز کعبه تا دیر مغان دین از پی دین میرود
مسکین فصیحی دوش جان میداد و مینالید غم
کامشب چراغ زندگی ما را ز بالین میرود
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل را دگر در کین ما بر لب چه نفرین میرود
کز سینه تا گوش اثر بر دوش آمین میرود
هوش مصنوعی: دل دیگر در کینه ما چه دعایی میکند که از سینه تا گوش، اثر آن بر دوش میرود.
دست غروری چاک زد پیراهن صبر مرا
کش ناوک ناز از کمان لبریز تمکین میرود
هوش مصنوعی: غرور من باعث شد که نرمش و صبرم در هم شکند. حالا ناز و زیبایی او مانند تیری است که از کمان رها شده و به سرعت به سمت من میآید.
گشتم شهید غمزهای کز زخم گل میرویدم
نعشم نهان در خون دل از بیم تحسین میرود
هوش مصنوعی: من به عشق و زیبایی که مرا از پا درآورده، جان باختم. بدنم در خون دل پنهان است و به خاطر ترس از ستایش دیگران، تظاهر نمیکنم.
برگ گل نومیدیم دریای خون در دل گره
آیدنسیم ار سوی من چون شعله رنگین میرود
هوش مصنوعی: گلبرگهای ناامید ما، مانند دریای خونی در دل گره میخورد، اگر از سوی من شعلۀ رنگینی بگذرد.
از دولت زنار ما کفر آن چنان آباد شد
کز کعبه تا دیر مغان دین از پی دین میرود
هوش مصنوعی: از برکت وجود ما، کفر و ناپسندی به حدی رونق گرفته که از کعبه (مکان مقدس مسلمانان) تا دیر مغان (مکان نیایش زرتشتیان) پیروان دینها و مکتبهای مختلف به دنبال آیینهای جدید میروند.
مسکین فصیحی دوش جان میداد و مینالید غم
کامشب چراغ زندگی ما را ز بالین میرود
هوش مصنوعی: شخصی به شدت پریشان و غمگین است و احساس میکند که شب گذشته به او فشار زیادی وارد آمده و حالش خیلی بد بوده است. او میگوید که غم و اندوهی که دارد، باعث میشود زندگیاش به خطر بیفتد و به زودی از دست برود.

فصیحی هروی