شمارهٔ ۱۰۴
بیزارم از آن سینه که از جوش نشیند
پوشد کفن شعله و خاموش نشیند
بختم شب تاریست که تا صبح قیامت
در ماتم خورشید سیهپوش نشیند
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیزارم از آن سینه که از جوش نشیند
پوشد کفن شعله و خاموش نشیند
هوش مصنوعی: من از سینهای که به جوش و خروش نمیآید و فقط در خاموشی باقی میماند، بیزارم، حتی اگر در ظاهر شعلهها را بپوشاند.
بختم شب تاریست که تا صبح قیامت
در ماتم خورشید سیهپوش نشیند
هوش مصنوعی: سرنوشت من شبی تاریک و غمانگیز است که تا روز قیامت باید در غم و اندوهِ فقدان نور و روشنی سپری کند.

فصیحی هروی