گنجور

شمارهٔ ۱۰۵

چون صبا جلوه آن زلف گره گیر دهد
عقل را ذوق جنون مژده زنجیر دهد
ناقه را پا همه بر دیده خونبار آید
هجر چون قافله را رخصت شبگیر دهد
هر که در عهد جمال تو ز مادر زاید
دایه فطرتش از خون جگر شیر دهد
هان فصیحی کم جان گوی که این بیشه ما
همه از زهر گیا طعمه نخجیر دهد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون صبا جلوه آن زلف گره گیر دهد
عقل را ذوق جنون مژده زنجیر دهد
هوش مصنوعی: وقتی نسیم ملایم با زیبایی و جذابیت موهای گره‌خورده او روبه‌رو می‌شود، عقل را به هیجان و شادیی جنون‌آمیز می‌کشاند و خبر از زنجیری می‌دهد که احساسات را به هم گره می‌زند.
ناقه را پا همه بر دیده خونبار آید
هجر چون قافله را رخصت شبگیر دهد
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به دلتنگی و غم جدایی است، به گونه‌ای که درد جدایی مانند زخمی بر چشم و دل می‌نشیند، و وقتی که قافله آماده حرکت شود، احساسات آنی و عمیقتر می‌گردند.
هر که در عهد جمال تو ز مادر زاید
دایه فطرتش از خون جگر شیر دهد
هوش مصنوعی: هر کسی که در زمان زیبایی تو به دنیا بیاید، دایه فطرتش با خون دل او را شیر می‌دهد.
هان فصیحی کم جان گوی که این بیشه ما
همه از زهر گیا طعمه نخجیر دهد
هوش مصنوعی: ای کسی که به خوبی سخن می‌گویی، بگو که این جنگل پر از زهر گیاهان است و شکارچیان در آن خطر کرده‌اند.