شمارهٔ ۱۰۳
دل در آن زلف پریشان رسد و بنشیند
همچو اشکی که به دامان رسد و بنشیند
کو مروت که سمومی چو درین دشت آید
بر سر خاک شهیدان رسد و بنشیند
بوی پیراهن یوسف به جهان در تک و پوست
خرم آن دم که به کنعان رسد و بنشیند
چون مریضی که نشیند در بیمارستان
بی تو نظاره به مژگان رسد و بنشیند
ناله چون ناله بلبل غرضآلود مباد
که چو شبنم به گلستان رسد و بنشیند
کی بود کی که فصیحی ز بیابان مراد
بر در کعبه حرمان رسد و بنشیند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل در آن زلف پریشان رسد و بنشیند
همچو اشکی که به دامان رسد و بنشیند
هوش مصنوعی: دل به زلفهای آشفته تو دل میبندد و آرام میگیرد، همانند اشکی که بر دامن فرو میافتد و میماند.
کو مروت که سمومی چو درین دشت آید
بر سر خاک شهیدان رسد و بنشیند
هوش مصنوعی: کجا هستند انسانهای با انصاف که وقتی بادهای سمی به این دشت میوزند، بر سر خاک شهدای ما حاضر شوند و در کنار آنها استراحت کنند؟
بوی پیراهن یوسف به جهان در تک و پوست
خرم آن دم که به کنعان رسد و بنشیند
هوش مصنوعی: عطر پیراهن یوسف به همه جا پخش میشود و در دل دنیا طراوت و شادابی میآورد، زمانی که او به سرزمین کنعان میرسد و در آنجا سکنا میگزیند.
چون مریضی که نشیند در بیمارستان
بی تو نظاره به مژگان رسد و بنشیند
هوش مصنوعی: شخصی را تصور کن که در بیمارستان بستری شده و به خاطر غیبت کسی، تنها به تماشای زیباییها و اشکهایش میپردازد، گویی در درد و رنج است و در انتظار دیدارش روزها را میگذراند.
ناله چون ناله بلبل غرضآلود مباد
که چو شبنم به گلستان رسد و بنشیند
هوش مصنوعی: ناله و گریه مانند ناله بلبل نباید هدفمند باشد، زیرا وقتی که شبنم به گلستان میرسد و روی گلها مینشیند، نباید با قصد و نیتی خاص باشد.
کی بود کی که فصیحی ز بیابان مراد
بر در کعبه حرمان رسد و بنشیند
هوش مصنوعی: کیست آن کسی که با زبان فصیح و برازنده از سرزمین بیابان به در کعبه میرسد و در آنجا مینشیند، اما به آرزوی خود نخواهد رسید؟

فصیحی هروی