گنجور

شمارهٔ ۳۹

تا خوید نباشد به رنگ لاله
تا خار نباشد به بوی خیرو
برفضل او گوا گذراند دل
گرچه گوا نخواهند از خستو
اندر میزد با خرد و دانش
اندر نبرد با هنر و بازو
از راستی چنانکه ره او را
گویی زده ست مسطره و سازو
ای زایران زبر تو آکنده
هم کیسه های لاغر و هم کندو
دست و زبان بدو نرسد کس را
آری به ماه بر نرسد لا تو

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل فاعلاتن
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا خوید نباشد به رنگ لاله
تا خار نباشد به بوی خیرو
هوش مصنوعی: تا زمانی که خواب و آرامش نباشد، زیبایی و لطافت مانند رنگ لاله نیست و تا زمانی که بوهای خوش وجود نداشته باشد، خاری هم در کار نخواهد بود.
برفضل او گوا گذراند دل
گرچه گوا نخواهند از خستو
هوش مصنوعی: به رغم اینکه دل به نعمت‌های او گواهی می‌دهد، هیچ‌کس نمی‌خواهد از سر شوق و محبت به این موضوع اذعان کند.
اندر میزد با خرد و دانش
اندر نبرد با هنر و بازو
هوش مصنوعی: با عقل و دانش به مبارزه دست می‌زند و در مقابل هنر و توانایی‌های جسمی قرار می‌گیرد.
از راستی چنانکه ره او را
گویی زده ست مسطره و سازو
هوش مصنوعی: از صداقت و راستی به گونه‌ای می‌توان گفت که راه او همچون خطی پیوسته و منظم طراحی شده است.
ای زایران زبر تو آکنده
هم کیسه های لاغر و هم کندو
هوش مصنوعی: ای مسافرانی که به زیارت می‌آیید، هم کیسه‌های کم‌پر و هم عسل‌زنان پر از عسل را با خود دارید.
دست و زبان بدو نرسد کس را
آری به ماه بر نرسد لا تو
هوش مصنوعی: هیچ کس نمی‌تواند به او دسترسی پیدا کند، زیرا حتی ماه هم نمی‌تواند به او برسد.