گنجور

شمارهٔ ۲۰ - همو راست

آزار داری ای یار زیرا که یک زمستان
بگذشت و کس نیامدروزی زمانه زین در
روزی بدین درازی ما از تو جسته دوری
کز تو خطایی آمد، وان از تو بودمنکر
ما با هزار دستان خو داشتیم آنجا
بیداد کرد و بیشی زاغ سیه بدین در
تو تنگدل نگشتی بازاغ بد نکردی
بنشستی و ببری خوش با چنان ستمگر
چون در میان باغت دامی بگستریدند
بازاغ درفتادی ناگه به دامت اندر
از تو خطایی آمداز ماخطایی آمد
شایدکه هر دو گشتیم اندرخطا برابر
از باغ زاغ گم شد ،آمدهزار دستان
اکنون گرفت باید کار گذشته از سر
امروز ما و شادی امروز ما و رامش
درزیر هر درختی عیشی کنیم دیگر
بادوستان یکدل با مطربان چابک
باریدکان زیبا با ساقیان دلبر
دلجوی ساقیانی شیرین سخن که مارا
از کف دهنده باده و ز لب دهنده شکر

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آزار داری ای یار زیرا که یک زمستان
بگذشت و کس نیامدروزی زمانه زین در
هوش مصنوعی: ای دوست، تو را آزار می‌دهم، چون یک زمستان طولانی گذشت و هیچ‌کس برای دیدار نیامد. این روزگار، بر من سخت گذشته است.
روزی بدین درازی ما از تو جسته دوری
کز تو خطایی آمد، وان از تو بودمنکر
هوش مصنوعی: روزی ما به مدت طولانی از تو دور بودیم، چون از تو اشتباهی رخ داد و این انکار از طرف تو بود.
ما با هزار دستان خو داشتیم آنجا
بیداد کرد و بیشی زاغ سیه بدین در
هوش مصنوعی: ما عادت کرده بودیم که با وجود هزاران مشکل در آنجا به زندگی خود ادامه دهیم، اما ناگهان بلایی به سرمان آمد و مثل زاغ سیاه که در آنجا پرواز می‌کند، وضعیت بدی برایمان پیش آمد.
تو تنگدل نگشتی بازاغ بد نکردی
بنشستی و ببری خوش با چنان ستمگر
هوش مصنوعی: تو که دلگیر نشدی و بدی نکردی، در حالی که نشسته‌ای و با کسی که ظلم می‌کند خوش می‌گذرانید.
چون در میان باغت دامی بگستریدند
بازاغ درفتادی ناگه به دامت اندر
هوش مصنوعی: وقتی در میان باغ تو، دام را پهن کردند، ناگهان مرغی در دام تو افتاد.
از تو خطایی آمداز ماخطایی آمد
شایدکه هر دو گشتیم اندرخطا برابر
هوش مصنوعی: اگر از تو اشتباهی سر زده باشد یا از من، ممکن است هر دو ما در اشتباه بوده باشیم.
از باغ زاغ گم شد ،آمدهزار دستان
اکنون گرفت باید کار گذشته از سر
هوش مصنوعی: از باغی که زاغ در آن گم شده، هزاران دست به کار آمده‌اند و اکنون باید دوباره به کارهایی که قبلاً انجام شده، رسیدگی کرد.
امروز ما و شادی امروز ما و رامش
درزیر هر درختی عیشی کنیم دیگر
هوش مصنوعی: امروز را شاد زندگی کنیم و در زیر هر درختی خوش بگذرانیم و از زندگی لذت ببریم.
بادوستان یکدل با مطربان چابک
باریدکان زیبا با ساقیان دلبر
هوش مصنوعی: دوستانی که یکدل و همراهند، با موزیک‌دانان زودبازده، شبی خنک و زیبا را با پرستاران دلربا می‌گذرانند.
دلجوی ساقیانی شیرین سخن که مارا
از کف دهنده باده و ز لب دهنده شکر
هوش مصنوعی: دلجویانی با زبانی شیرین، که می‌خواهند ما را با نوشیدن شراب و طعم شیرین لبهایشان خوشحال کنند.

حاشیه ها

1393/09/29 00:11
سیاوش

بیت چهارم مصرع دوم
بنشستی و ببری خوش با چنان ستمگر
ببری درست نیست و ببردی درست است
تصحیح دبیر سیاقی