گنجور

شمارهٔ ۱۷ - نیز او راست

بامدادان پگاه آمد بر بسته کمر
غالیه بر سر و رو  کرد  و برون رفت بدر
کس فرستادم و گفتم که بدینگونه مرو
که بدین گونه رسد چشم ترا جان پدر
باز گردید و بیامد به من اندر نگرید
گفت فرمان خداوند مرا چیست دگر
بروم یا نروم عید کنم یا نکنم
کیش بر بندم یا باز کنم پیش کمر
گفتم ای ماه دل افروز کمر نیز مبند
که کمر بستن تو کرد مرا خسته جگر
چه کمر بندی کز جای کمر نیست نشان
چه سخن گویی کز جای سخن نیست اثر

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بامدادان پگاه آمد بر بسته کمر
غالیه بر سر و رو  کرد  و برون رفت بدر
هوش مصنوعی: صبح زود، هنگام طلوع، بانویی که کمرش را با پارچه‌ای زیبا بسته و سر و صورتش را آراسته است، از خانه خارج می‌شود.
کس فرستادم و گفتم که بدینگونه مرو
که بدین گونه رسد چشم ترا جان پدر
هوش مصنوعی: من کسی را فرستادم و به او گفتم که به این شکل نرو، چون اگر به این شیوه بروی، چشمانت به خطر می‌افتد، جان پدرم!
باز گردید و بیامد به من اندر نگرید
گفت فرمان خداوند مرا چیست دگر
هوش مصنوعی: او دوباره برگشت و به من نگاهی نکرد و گفت فرمان خداوند درباره من چیست؟
بروم یا نروم عید کنم یا نکنم
کیش بر بندم یا باز کنم پیش کمر
هوش مصنوعی: بیا ببینیم که آیا باید بروم یا نروم، عید را جشن بگیرم یا نگیرم. آیا کمربندم را ببندم یا باز کنم؟
گفتم ای ماه دل افروز کمر نیز مبند
که کمر بستن تو کرد مرا خسته جگر
هوش مصنوعی: به تو گفتم ای ماه زیبا، لطفاً کمرت را نباند، چون بستن کمر تو باعث شده که دل و جانم به درد بیاید و خسته شوم.
چه کمر بندی کز جای کمر نیست نشان
چه سخن گویی کز جای سخن نیست اثر
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی بیان‌گر این است که چیزی که به عنوان نشانه یا علامت از موضوعی خاص انتظار می‌رود، وجود ندارد. به عبارت دیگر، اگر چیزی را در نظر بگیریم که به طور طبیعی باید نشانه‌ای از آن در جایی باشد، اما آن نشانه پیدا نمی‌شود، در این صورت نمی‌توانیم درباره آن حرف بزنیم یا شناختی نسبت به آن داشته باشیم. در واقع، این متن به فقدان نشانه‌ها و اثرها اشاره دارد که باعث می‌شود امکان گفت و گو یا تفکر درباره موضوع مورد نظر محدود شود.

حاشیه ها

1397/01/31 11:03
کاروان

دکتر میلاد عظیمی در مجله بخارا شماره فروردین و اردیبهشت 1397 پیشنهاد تصحیح مصرع دوم بیت اول را مطرح نموده است. بر اساس نظر درست ایشان، بیت اول باید بدینگونه باشد :
بامدادان پگاه آمد بربسته کمر
غالیه بر سر و رو کرد و برون رفت به در
«استفاده از غالیه برای خوشبو کردن سر و مو مشهور است.»

1401/09/19 18:12
جهن یزداد

دانستم که باید غالیه بر سر و رو کرد و برون رفت بدر باشد امد بنویسم دیدم شما این نوشته اید .بیگمان اینگونه  است 

1397/01/31 12:03
کاروان پرند

اشتباه تایپی در گنجور :
در همان مصرع دوم از بیت اول، در نمونه گنجور حرف «ر» از قلم افتاده است. آخرین واژه بیتاول واژه «در» است.

1401/09/19 19:12
جهن یزداد

باز گردید و بیامد بمن اندر نگرید
 گفت فرمان خداوند مرا چیست  دگر
بروم یا نروم عید کنم یا نکنم
کیش بر بندم یا باز کنم پیش کمر

 چه نرم و زیبا و رسا و شیوا - فرخی را هرچه میخوانم  سیر نمیشوم افسوس که بروزگار جوانی رفته ای کاش بیش مانده بود و از ازو بیش مانده بود