گنجور

شمارهٔ ۱۰ - و او راست

نگار من چو ز من صلح دید و جنگ ندید
حدیث جنگ به یک سو نهاد و صلح گزید
عتابها ز پس افکند و صلح پیش آورد
حدیث حاسد نشنید و زان من بشنید
چو من فراز کشیدم بخویشتن لب او
دل حسود ز غم خویشتن فراز کشید
به وقت جنگ عتاب و خروش و زاری بود
کنون چه باید رودو سرود و سرخ نبید
در نشاط و در لهو باز باید کرد
که این دو بندگران را به دست اوست کلید
به کام خویش رسد از دل من آن بت روی
چنانکه زو دل غمگین من به کام رسید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگار من چو ز من صلح دید و جنگ ندید
حدیث جنگ به یک سو نهاد و صلح گزید
هوش مصنوعی: معشوق من زمانی که من را در حال جنگ و جدال دید، به آرامش و صلح فکر کرد و دیگر به ماجراهای جنگ توجه نکرد و صلح را انتخاب کرد.
عتابها ز پس افکند و صلح پیش آورد
حدیث حاسد نشنید و زان من بشنید
هوش مصنوعی: او از سرزنش‌هایش خود را کنار کشید و به صلح و سازش روی آورد، حرف‌های حسود را نادیده گرفت و به من گوش داد.
چو من فراز کشیدم بخویشتن لب او
دل حسود ز غم خویشتن فراز کشید
هوش مصنوعی: وقتی که من به خودم می‌نازم و به خودم می‌بالم، دل حسودان از غم خودشان غمگین و آشفته می‌شود.
به وقت جنگ عتاب و خروش و زاری بود
کنون چه باید رودو سرود و سرخ نبید
هوش مصنوعی: در زمان جنگ، شور و هیاهو و ناله و فریاد وجود داشت، اما اکنون چه باید کرد؟ آیا باید ترانه خواند و شراب سرخ نوشید؟
در نشاط و در لهو باز باید کرد
که این دو بندگران را به دست اوست کلید
هوش مصنوعی: برای شادی و خوشی باید دوباره فرصت‌هایی را فراهم کرد، چرا که این دو موضوع، کنترل‌کننده‌ی سرنوشت ما هستند و کلید دستیابی به آن‌ها در اختیار خود ماست.
به کام خویش رسد از دل من آن بت روی
چنانکه زو دل غمگین من به کام رسید
هوش مصنوعی: آن معشوق زیبا به خواسته خود از دل من می‌رسد، مانند اینکه او با دل غمگین من به آرزوی خود دست یافته است.